- نویسنده : نسیم سحر
- بازدید : 1023 مشاهده
- دسته بندی : چهارده معصوم علیم السلام , امام حسین علیهم السلام , ارتباط با خدا (بخش فرهنگی و موارد خاص سایت) , احادیث و متن ها , اشعار مذهبی , سایر متون , مناسبت ها , ماه محرم و ایام عاشورا ,

شام غریبان از اشعار تا کربلا از وقایع تا شام
محمل مران ای ساربان یکدم در این بیابان
افتـاده جانـم غرق خـون در آفتاب سـوزان
گــودال قتلگـاه است قَرآن مهر و ماه است
دست از سرم یک لحظه بردار
ای همسفر ای همسفر من میروم ز کویت
گـــاه وداع آخـــرین، بــوسـه زنــــم گلـــویـت
شد فصل بیقراری ای لالـــۀ بهـــــاری
من میروم خدانگهدار
گیرد بهانه دختـرت پرسد ز تـو نشانه
دشمن تسلایش دهد با ضرب تازیانه
بر لب رسیده جانش رفتـه ز کـف، تــوانش
باشد تو را مشتاق دیدار
گشتـه غـروب عمر تو بر من طلوع غمها
من ماندم و یک کاروان با اینهمه ستمها
بنگـر بـه آه سـردم محملنشینِ دردم
جام دل از خون گشته سرشار
شام غریبان در لغت و اصطلاح
یکی از معانی واژه غریب، دور افتاده از وطن است و گاهی برای کسی که بی یار و یاور مانده است نیز از واژه غریب استفاده میشود. شام غریبان نیز به معنای شب ِ مردم غریب و دورافتاده از یار و دیار آمده است.
در اصطلاح و در مرثیههای پارسی زبان، به غروب آفتاب روز عاشورا و سوگواریِ شبانه این شب گفته میشود.
اتفاقات شام عاشورا
سپاه دشمن غروب عاشورا زنان را از خیمهها بیرون کردند و خیمهها را آتشزدند. در این هنگام زنان فریاد میزدند و چون چشمشان به کشتگان خود افتاد لطمه به صورت زدند.
عمر بن سعد غروب عاشورا سر امام حسین (ع) را با خولی اصبحی و حمید بن مسلم ازدی و سرهای یاران و خاندان او را که هفتاد و دو سر بود، به همراه شمر، قیس بن اشعث و عمرو بن حجاج و عزره بن قیس نزد ابن زیاد فرستاد.
عمر سعد خود با جمعی از لشکریانش آن شب را در کربلا ماند و روز بعد نزدیک ظهر پس از دفن کشتگان سپاه خود، همراه اهل بیت امام حسین (ع) و دیگر بازماندگان، به سمت کوفه حرکت کرد.
نقل کردهاند که در شب یازدهم محرم که شام غریبان بود، حضرت زینب (س) نماز شبش را ترک نکرد؛ اما به سبب ضعفی که او را فرا گرفته بود، نماز را نشسته خواند.
تاریخچه سوگواری شام غریبان
این عزاداری، تا قبل از مظفرالدین شاه، در تهران معمول نبود و چون نوحه دستهگردانی شام غریبان به زبان ترکی است، میتوان حدس زد که این عزاداری همراه ترکها با مظفرالدین شاه، به تهران آمده باشد؛ چنانکه بزرگترین شام غریبان را هم در مسجد شیخ عبدالحسین، تکیه ترکها میگرفتند.
در کتابهای زیارات، برای عصر روز عاشورا، زیارتی وارد شده که به منزله عرض تسلیت به پیغمبر (ص)، امام علی (ع)، حضرت فاطمه (س) و امام حسن (ع)، یعنی صاحبان عزا است. شاید مراسم شام غریبان نیز از این زیارت ناشی شده باشد.
آداب و رسوم
شام غریبان کم و بیش مانند یک مجلس روضه است، با این تفاوت که در این جلسه، چراغ روشن نمیکنند و با افروختن چند شمع، روشنی کمی به مجلس میدهند.
دستههای عزادار، عَلَم وکتل برنمیدارند و زنجیر و سینه نمیزنند، بلکه با صفوفی نسبتا منظم به مجلس میآیند، با گریبانهای باز و با سکوت و متانت، مهموم و مغموم حرکت میکنند یا مینشینند. سرانجامروضهای خوانده میشود که بیشتر به وقایع شب یازدهم محرم سال 61ق و سرنوشت اعضای خاندان امام حسین (ع) مربوط میشود.
در این سوگواری از کودکان و نو نهالان برای تمثیل واقعه عاشورا استفاده میشود. این مراسم یادآور آوارگی اهل بیت امام حسین (ع) و اسیران و کودکان بازمانده از کربلا است که در غروبعاشورا، بیپناه در تاریکی شب، در بیابان کربلا به سر میبردند.
در شام غریبان نوحه خود را آرام و بیسروصدا میخوانند. گاهی همه مینشینند و یک بند اشعار خود را نشسته میخوانند و بعد برای خواندن بند دوم بلند میشوند و در حال راهرفتن مصرع دوم را تمام میکنند و با این کیفیت افتان و خیزان وارد مجلس شده و خارج میشوند.
----------------------------------
ای غریبان! لالههای عشق را پیدا کنید
یــاری ایـن مـاندۀ غمـدیدۀ شیـدا کنـید
وای زینب حسین وای زینب
تنها امید برادر داغ تو دیدم برادر دیدی خمیدم برادر
یک طرف دود است و آتش وای زینب چون کند
بـهــر دیـــدارت شـنــا بــایـد مـیـان خـون کـنــد
وای زینب حسین وای زینب
از پا نشستم برادر در هم شکستم برادر از هم گسستم برادر
ای خدا آتش ز بیمارم پرستاری کند
غیـر آتش نیست ز بیمـارم یاری کند
وای زینب حسین وای زینب
با آه زهرا چه سازم؟ با خار صحرا چه سازم؟ با آتش و پا چه سازم؟
کودکانم گمشده، مادر مرا امداد کن
روز یــاری آمـده، از دختر خود یاد کن
وای زینب حسین وای زینب
مادر کجایی؟ غریبم شد وقت یاری، غریبم کن سوگواری، غریبم
--------------------------------
بیا مادر، دشت کرب و بلا، شد ز جور خزان، لالهگون امشب
ببین مــادر زیـر بـار محـن، گشتـه همچـو کمـان، قامت زینب
اگر مادر خم شده کمـرم، خون شده جگـرم، میزنم بر سـر
از آن ترســم ساربــان بـرسد، از جفـا ببـرد دست و انگشـتر
فلک گشته،دیده گریانم غریب شام غریبانم
مادر ای مادر، مادر ای مادر (۲)
گُلـت بــودم ای شفــای دلم، آسیاب فلک، چون گلابم کـرد
ببین مادر لخته لخته دلم، سوز داغ حسین، چون کبابم کرد
بـیـا مـــادر بــا شـکسته دلـی، همنــوایِ دلِ زارِ زینــب شـو
دو طفـل از مـا گـم شده، تو بیا، جستجو بنما، یار زینب شو
پرستار این یتیمانم غریب شام غریبانم
مادر ای مادر، مادر ای مادر (۲)
بیــا لختــی ســـاربـان بشنـــو، از بــــرای خـــدا، آه زهـرا را
مکـش خنجـر، بهـر خاتـم او، تا به خون نکشی، ماه زهرا را
بـرو بیـرون سـاربـان بــه خــدا چـون به گوش دلم زمزمه آید
نمیبینـی ســـوی قتلگـــهاش بـــا دو دیــدۀ تـر، فاطمه آید
مزن آتش بر دل و جانم غریب شام غریبانم
مادر ای مادر، مادر ای مادر (۲)
------------------------------
عجب صحرای خاموشی،عجب شام غریبانی (۲)
عجـب گـلهـای خـونینی، عجـب بـاغ و گلستانی
فلـک سـر در گــریبان است
شب شام غریبان است(۲)
صــدای واحسینــایی، در این شام سیاه آید (۲)
گـمـــانــم حضــــرت زهـــــرا، کـنـــار قتلگـــاه آیـد
فلـک سـر در گــریبان است
شب شام غریبان است(۲)
رباب از گریه بیتاب است،کجایی ای علی اصغر (۲)
شـــب آزادی آب است، کــجـــــایی ای علــی اصغـر
فلـک سـر در گــریبان است
شب شام غریبان است(۲)
پیمبــر این دل شب رو، در آن گودال، خون کرده (۲)
ز خـــونِ یــــوسـفِ زهـــرا، محـاسن لالهگـون کــرده
فلـک سـر در گــریبان است
شب شام غریبان است(۲)
-----------------------------------
الا سفر به سوی کربلا کنید امشب همــه زیــارت خـون خدا کنید امشب
اگــر به جــانب مقتـل عبـورتان افتاد بــرای حضـرت زهرا دعا کنید امشب
بــرای آنکــه رود در کنـــار نعـش پدر رقیــه را بــه بیــابان رها کنید امشب
نمـــاز وتـــر بـــه جـا آورید بنشسته بـه دخت شیرخدا اقتدا کنید امشب
علــم بـه دست بگــــردید دور آلالله گـــره ز کـــار علمــدار واکنید امشب
اگــر بـه مطبخ خــولی عبورتان افتاد زیــارت ســـر از تـن جدا کنید امشب
ستمگـــران! به پیمبر قسم عزادارند بـه آل فاطمه کمتر جفا کنید امشب
الا تمـــام مــلایــک! بـــه قتلگاه آیید ز گریه شور قیامت به پا کنید امشب
به سوز سینۀ «میثم» چنان بریزید اشک
کــه حــق خـــون خدا را ادا کنید امشب
فلک سر در گریبان حسین است شب شـام غریبـان حسین است
حسین جانم حسین جانم حسین جان
زمیـن و آسمــان را غــم گرفتــه بــه مقتـل فاطمــه ماتـم گرفتـه
حسین جانم حسین جانم حسین جان
همـه امشب نماز شب بخوانیـد ولـی پشت ســر زینــب بخوانیـد
حسین جانم حسین جانم حسین جان
بگــرد ای آسمــان بـا آه و نالـــه به صحراگم شده طفل سه ساله
حسین جانم حسین جانم حسین جان
ز اشک دیـده صحـرا را بشوییـد گــــل خو نیــن زهــــرا را بجوییــد
حسین جانم حسین جانم حسین جان
همه گل های زهــرا گشته پرپر ز تیــر و نیـزه و شمشیر و خنجـر
حسین جانم حسین جانم حسین جان
زنـد مـرغ دلـم امشب پـر و بــال گهی در علقمه،گاهی به گودال
حسین جانم حسین جانم حسین جان
شب فریاد وسوز واشک وآه است محمّـــد در کنـــار قتلگــاه است
حسین جانم حسین جانم حسین جان
تعجیل در ظهور آقا امام زمان عج صلوات