نسیم سحر

جدید ترین مطالب
بخش بایگانی

آخرین ارسالی های انجمن

ابو المعالى صدر الدين محمد بن اسحاق بن يوسف بن على قونوى‏ صاحب تفسير اعجاز البيان فى تفسير ام القرآن

محل تولد: قونيه 
تاريخ تولد: 607 ق 
تاریخ وفات: 673 ق 
استادان: شيخ اکبر محيى الدين ابن العربى‏ 

شاگردان: قطب الدين شيرازى‏ ، ؤيد الدين جندى، مولانا شمس الدين ايکى، شيخ فخر الدين عراقى و شيخ سعيد الدين فرغانى‏ 

معرفي تفسير:
 اعجاز البيان، اثر صدر الدين قونوى به بيان جوانب اعجازى يکى از سوره ‏هاى قرآن کريم يعنى فاتحه يا« ام القرآن» به زبان عربى مى‏ پردازد. اين کتاب هم در ذيل کتاب هاى اعجاز شناسى قرار مى‏گيرد و هم در ذيل کتاب هاى تفسير، تفاوت و تمايزى که اين تفسير با غالب تفاسير ديگر دارد، در اين نکته است که اين کتاب بر اساس روش« تأويلى» به نگارش در آمده است و مؤلف آن در زمره مفسرانى است که قرآن را« ذوبطون» مى‏ دانند و معتقدند تنها روش دستيابى به اين بطون و لايه‏ هاى تو در تو« تأويل» است. تأويل که مهمترين ويژگى ديدگاه متصوفه و عرفا نيز هست، با تأويلى که به معناى تفسير است و همه مفسران آن را پذيرفته‏ اند، تفاوت دارد.

قونوى کمتر به نقل اقاويل و نظرات مفسران و قرآن شناسان پرداخته است و غالب گفته‏ هاى او درباره سوره فاتحه از قلب صيقلى او فيضان مى ‏کند، چيزى که آن را« علم لدنى» گفته ‏اند و آن را در برابر« علم اکتسابى يا کسبى» قرار داده‏ اند.

قونوى پيش از آغاز به تفسير فاتحه، مقدماتى را قاعده وار عنوان مى‏ فرمايد و سپس در تفسير از آنها- به اضافه برخى مطالب واردى و کشفى- استفاده کرده و آنها را در ضمن تفسير استطراد مى‏ نمايد. نخست پس از خطبه، چکيده‏اى از بيان حال را عرضه مى‏ دارد و سپس ارکان کلام غيبى را مطرح کرده و پس از مقدمه ‏اى طريق بحث را ضمن قواعدى کلى که تعلق به اصول حقايق و علوم الهى دارد بيان مى‏ کند، دلايل نظرى را از جهت وصول به غايت رد کرده و سپس قانون فکرى را که نزد صاحبان نظر مطلوب است عنوان مى‏ کند، که اين هم در نزد برخى نتيجه بخش است و در نزد برخى ديگر عقيم، و اينکه آيا نيازى به قانون هست و يا اين که فطرت سالم در اکتساب علوم کافى بوده و بى‏نياز از قانون است، بحث مى‏ کند.

پس از آن روش محققان را به زبان اهل تحقيق ايراد مى‏ فرمايد و بعد در پيوندى فرقى بين طالبان معرفت و حقايق علوى را بيان مى‏ دارد و سپس مى‏ گويد: معرفت حقايق مجرد از حيث بساطت و تجردشان در مرتبه علمى‏ محال است، و راز جهل به حقيقت خداى متعال را بيان داشته و پس از آن وسايل تحصيل علم ذوق و کشف را بيان مى‏دارد و سپس در پيوند ديگرى حلول و اتحاد را که بنده با حق اتحاد پيدا نمى‏ کند، رد کرده و گويد: بلکه دست‏ نويس و آينه تمام نماى صورت مرتبه پروردگارش مى‏ شود، و بعد بيان مى‏ دارد که علم خدا حقيقى و علم بنده مجازى است، سپس راز، بهره‏بردارى از علم لدنى را بيان مى‏ دارد.

در پيوندى ديگر قواعدى را درباره الفاظ و اصطلاحاتى که در اين کتاب مى‏آيد عنوان مى‏ کند، از قبيل غيب مطلق و برزخ نخستين و مرتبه اسماء و حدّ فاصل و مقام انسان کامل و مرتبه احديت جمع و وجود، و اولين مراتب تعيّن و آخرين مرتبه غيب و اولين مرتبه شهادت نسبت به غيب مطلق و محل نفوذ اقتدار، و عمائى که همان نفس رحمانى است که بعينه اضافى اول است نسبت به معقول بودن هويتى که غيب مطلق است،- و يا بگو غيب الهى- سپس اسرار علم تحقيق را بيان داشته و اين که چرا تعريف علم جايز نيست و چرا گاهى‏ بتعريف آمده؟ و اين که در وجود چه مقدار علم است بيان داشته، و پس از آن بر نعوت و توصيف علم از قدم و حدوث و فعل و انفعال و بداهت و اکتساب و تصور و تصديق و ضرر و منفعت و غير اينها از صفات لازم آن پرداخته و بعد مراتب علم را بيان داشته و مى‏ گويد: علم با تجلى ذاتى همراه است، سپس احکام و نسبت هاى علم را بيان مى‏ دارد.

در پيوندى ديگر به سرّ علم و متعلقات آن پرداخته و بيان مى‏دارد که صورت ادراک به واسطه علم تحقق مى‏ پذيرد، و سپس ادوات و آلات توصيل معلومات را که سراست بيان مى‏ دارد: نخست حرکت معنوى نفسانى، دوم استحضار صور معانى و کلمات در ذهن، و سوم حروف و کلماتى که به واسطه گفتن و نوشتن ظاهراند سپس در پيوندى نسبت اجتماعى که تابع حکم مرتبه جمع را- که اختصاص به حد فاصل دارد- و راز ترکيب‏ هاى شش گانه را در عربيت، که اسم با اسم و اسم با فعل و اسم با حرف و غير اينها است، بيان مى‏ دارد.

پس از همه اينها در قاعده‏اى کلى راز حروف و کلمات و نقطه و حرکات حروف است، و نيز وجود و امکانات و ممکنات، و آن چه از مراتب که بدانها اختصاص دارد و آن چه که بر آن مى‏ گردد و استناد بدان دارد، و نيز راز کتاب بودن عالم- کتابى نوشته شده در صفحه ‏اى گسترده- و غير اينها را که فراگير اينها است بيان مى‏دارد، سپس در قاعده کلى ديگرى مراتب تميّز که بين حق تعالى و غير او ثابت است، و آن چه از اصول اسرار را که اختصاص به اين مرات دارد- به گونه تبعيت و استلزام- بيان مى‏ دارد، بعد در قاعده کلى ديگر باز راز اسماء و اسماء اسماء و مراتب و کمالات آنها را، و طلب منسوب- بدانها که تعلق به تحصيل آن چه از کمالاتشان که در آن( طلب) است، فايده« تسميه» و« اسماء» و آن چه تفاوت که بين اين دو است و اسرار ديگرى را بيان مى‏ دارد، سپس در بابى، راز آغاز و ايجاد و سرّ وحدت و کثرت و غيب و شهادت و جمع و تفصيل و مقام انسان کامل و راز« حب- عشق» و احکام آن و راز بسم الله الرحمن الرحيم را از برخى وجوه بيان مى‏ دارد.

روش تفسير :
بعد از مقدمات وارد تفسير سوره حمد، به شکل کلمه به کلمه و آيه به آيه مى‏ شود. چون سوره حمد به 3 قسم تقسيم شده( بنا به تقسيم الهى و تعريف نبوى)، قسمت اول تا« يوم الدين»، قسمت دوم« اياک نعبد و اياک نستعين» و قسمت سوم« اهدنا الصراط المستقيم» تا آخر سوره، تفسير آن را نيز بر سه قسم تقسيم نموده است، و بر حسب حديث مشهور« لکل آيه ظهر و بطن و حد و مطلع» هر کلمه و آيه را ابتدا با زبان ظاهر سپس باطن و بعد از آن به ماوراء باطن که همان لسان حد و مطلع است، تفسير مى‏ نمايد. 

آثار مفسر:
 

 

 1- مفتاح غيب الجمع و الوجود، معروف به مفتاح الغيب،
2- النصوص فى تحقيق طور المخصوص‏
3- النفحات الالهية
4- الفکوک فى اسرار مستندات الفصوص‏
5- اعجاز البيان فى تأويل ام القرآن‏
6- شرح حديث الاربعين‏
7- شرح الشجرة النعمانية فى الدولة العثمانية
8- الرساله الهادية
9- الرساله المفصحة
10- التوجه الاتم الاعلى نحو الحق جل و علا
11- شرح اسماء الحسنى‏
12- وصايا
13- شعب الايمان‏
14- رساله در بيان مبدأ و معاد
15- کتاب الاسماع ببعض کليات اسرار السماء
16- المفاوضات و رسالة الهادية و رسالات مختصر ديگر

نسیم سحر دات آی آر

تعجیل در ظهور آقا امام زمان عج صلوات

 

مطالب مرتبط

تظرات ارسال شده

کد امنیتی رفرش