- نویسنده : نسیم سحر
- بازدید : 1288 مشاهده
- دسته بندی : قرآن , مفسران و قاریان ,

صدر المتالهين محمد بن ابراهيم شيرازى صاحب تفسير ملا صدرا
محل تولد: شيراز
تاريخ تولد: ربع آخر قرن دهم هجرى
تاریخ وفات: 1050 ق
استادان: ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
شاگردان: ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
معرفي تفسير: مجموعه اى از تفاسير برخى سوره هاى قرآن به عربى از ملا صدرا( متوفى 1050). وى اين تفاسير را به صورت رساله هاى پراکنده و در مدتى کمتر از بيست سال نوشت.
تفاسير ملا صدرا به ترتيب سوره هاى قرآن تنظيم و در يک جلد، به کوشش شيخ احمد شيرازى به نام تفسير ملا صدرا چاپ سنگى شد( تهران 1322, آقا بزرگ طهرانى، ج 4، ص 278). سه بار نيز اين رساله ها در هفت مجلد به نام التفسير الکبير و تفسير القرآن الکريم به چاپ رسيده است( چاپ اول: قم 1361- 1364 ش، چاپ دوم: قم 1411 / 1366 ش، چاپ سوم: قم 1379- 1380 ش).
ملا صدرا قصد داشت تفسيرى کامل و جامع بنويسد، ولى موفق نشد. وى در حدود 1040، کتاب مفاتيح الغيب لفتح خزائن العلوم المبرأة عن الشک و الريب را نوشت تا مقدمهاى بر تفسير جامع او باشد( آقا بزرگ طهرانى، ج 4، ص 278- 279, صدر الدين شيرازى، اسرار الآيات، ص 367، پانويس 1).
رساله هاى تفسيرى ملا صدرا، عبارتاند از:
1) تفسير آية الکرسى( تاريخ اتمام آن: 1030، در قم).
2) تفسير سوره نور( تاريخ نگارش: 1030). نسخه خطى اين اثر به خط خود او موجود است.
3) تفسير سوره طارق( تاريخ نگارش: 1030). نسخه خطى اين اثر در کتابخانه يکى از نوادگان دخترى ملا صدرا، در کاشان، موجود است. اين تفسير به طور جداگانه در تهران چاپ سنگى شده است.
4) تفسير سوره اعلى، شامل« هفت تسبيح»( هفت بخش)، که ملا صدرا در آن از تفسير فخر رازى مطالب بسيارى نقل کرده است. اين اثر در 1305 در پايان کتاب کشف الفوائد علامه حلّى چاپ سنگى شد.
5) تفسير سوره زلزال، که در آن به حرکت ذاتى و جوهرى زمين اشاره کرده است( صدر الدين شيرازى، تفسير سورههاى طارق...، مقدمه خواجوى، ص 3- 5, همو، تفسير سوره جمعه، همانجا, همو, تفسير القرآن الکريم، ج 7، ص 359، 361- 407، ج 4، مقدمه خواجوى، ص 7, آقا بزرگ طهرانى، ج 4، ص 336).
6) تفسير سوره يس( تاريخ نگارش: 1030).
7) تفسير سوره واقعه، که در آن از حشر و معاد و معرفت بندگان در آخرت و مراتب آنان در سعادت و شقاوت سخن گفته است. اين اثر در 1322 چاپ سنگى شد( صدر الدين شيرازى، تفسير سوره واقعه، مقدمه خواجوى، ص 3, همو، تفسير سوره جمعه، همانجا, آقا بزرگ طهرانى، ج 4، ص 334, نيز صدر الدين شيرازى، تفسير القرآن الکريم، ج 7، مقدمه، ص 9- 10).
8) تفسير سوره حديد، که در بخشهاى متعددى از آن با عنوان« مکاشفه»، نکاتى حِکمى و عرفانى درباره آيات قرآن آمده است.
9) تفسير سوره جمعه، که همچون تفسير سوره واقعه مطالب عرفانى و ذوقى بيشترى، نسبت به ديگر آثار او، دارد. نسخه خطى اين اثر به خط مؤلف در کتابخانه يکى از نوادگان دخترى ملا صدرا، در کاشان، موجود است( صدر الدين شيرازى، تفسير سوره جمعه، همان جا, همو، تفسير القرآن الکريم، ج 4، مقدمه خواجوى، ص 7، نيز ج 6، ص 140- 327، ج 7، ص 135- 305).
10) تفسير سوره سجده.
11) تفسير سوره فاتحه.
12) تفسير سوره بقره تا آيه 66. نسخه خطى اين اثر به خط مؤلف در کتابخانه مسجد اعظم قم موجود است. اين اثر همراه با آية الکرسى و سوره فاتحه در 1302 چاپ سنگى شد.
برخى از سورههاى مجموعه تفاسير ملا صدرا به فارسى ترجمه شده است، از جمله تفسير سورههاى واقعه و جمعه و« طارق، اعلى و زلزال» و نور را محمد خواجوى در چهار مجلد چاپ کرده است( تهران 1363 ش).
به ملا صدرا چند رساله در تفسير سورههاى ضحى، طلاق و کافرون نسبت دادهاند( صدر الدين شيرازى، تفسير القرآن الکريم، ج 1، مقدمه بيدارفر، ص 118, آقا بزرگ طهرانى، ج 4، ص 336- 338).
روش تفسير :
اين آثار بترتيب عبارتاند از:
1) مفاتيح الغيب، که پس از رسايل تفسيرى، سيزدهمين اثر ملا صدرا درباره تفسير قرآن است. وى در اين کتاب به شرح اصول و مبانى تفسير خود پرداخته و کوشيده است که از تفسير قرآن به منزله کليدى( مفتاح) براى پاسخگويى به مسائل هستى بهره گيرد( صدر الدين شيرازى، مفاتيح الغيب، مقدمه خواجوى، ص نح، س). وى در اين اثر مباحث فلسفى و عرفانى را همراه با برخى آرا و تعبيرات بزرگانى چون غزالى و فخر رازى و ابن عربى آورده است( همان مقدمه، ص س). نسخه خطى اين کتاب، به قلم علم الهدى، فرزند فيض و نواده دخترى ملا صدرا، که از روى متن دست نويس ملا صدرا کتابت شده، در قم و نجف موجود است( همان، ص ف، فا, آقا بزرگ طهرانى، ج 21، ص 305). اين کتاب در 1363 ش، به تصحيح محمد خواجوى و همراه با تعليقات ملا على نورى، در تهران چاپ شد. ترجمه اين کتاب در همان سال، با مقدمه مفصّل على عابدى شاهرودى، به چاپ رسيد( صدر الدين شيرازى، مفاتيح الغيب، مقدمه خواجوى، ص فا، فب).
2) متشابه القرآن، که رساله اى کوچک در شش فصل درباره معناى متشابه است( آقا بزرگ طهرانى، ج 19، ص 62). نسخه خطى اين رساله در تهران در مجموعه سيد محمد مشکاة و در کتابخانه سيد نصر اللّه تقوى اخوى موجود است( همانجا). اين اثر در مجموعهاى با عنوان رسائل فلسفى، به تصحيح سيد جلال الدين آشتيانى، انتشار يافته است( صدر الدين شيرازى، 2 تفسير القرآن الکريم، ج 1، مقدمه بيدارفر، ص 102- 103).
3) اسرار الآيات و انوار البينات، که منتخبى از آيات قرآن است و سه« طرف»( فصل)، درباره علم ربوبى و افعال خداى تعالى و معاد، دارد که در ضمن آنها لطايف حکمى و عرفانى را با قرآن تطبيق داده و حدود 1200 بار به آيات قرآن استشهاد کرده است( همو، تفسير سوره جمعه، همانجا, همو، اسرار الآيات، مقدمه خواجوى، ص شانزده). نسخه خطى اين کتاب به قلم مؤلف در کتابخانه عبد الحسين تهرانى در کربلا موجود است( آقا بزرگ طهرانى، ج 2، ص 39). اين اثر بارها چاپ شده است، از جمله در 1319 در تهران با تعليقات آخوند ملا على نورى( همانجا, صدر الدين شيرازى، تفسير القرآن الکريم، ج 1، مقدمه بيدارفر، ص 92، 109). محمد خواجوى اين کتاب را ترجمه و چاپ کرده است( تهران 1363 ش).
ملا صدرا رسايل تفسيرى خود را در فواصل زمانى گوناگون نوشته است, ازينرو، در شيوه کار او اختلافاتى وجود دارد. برخى از آنها مختصرترند و او در آنها از شيوه مفسران چندان دور نشده است, مثلا، در تفسير سوره بقره، به تبعيت از مجمع البيان، بخش ادبى را از بقيه مطالب، که آنها را« معنى» ناميده، جدا کرده است. برخى ديگر از تفاسير او مفصّل و به شيوه تفاسير ذوقى عرفانىاند، بخصوص رساله هايى که در اواخر عمرش نوشته است( صدر الدين شيرازى، تفسير القرآن الکريم، ج 3، ص 450- 466).
ملا صدرا عالم را سه گونه( دنيا، آخرت و عالم الاهيت) مىدانسته و عقيده داشته است که الفاظ قرآن نيز گاهى بر پديدارهاى آشکار و محسوس( دنيا)، گاهى بر سرّ( حقيقت و باطن آخرت) و گاهى بر سرّ سرّ( باطنِ باطن يا عالم الاهيت) دلالت دارند( همو، مفاتيح الغيب، ص 58). به همين علت، او از کسانى که تفسير قرآن را فقط محدود به بحثهاى لغوى و ادبى و قرائت و نقل روايت مىدانند، انتقاد کرده و آنان را« اهل القول و العبارة» يا پرستندگان و بندگان مذاهب و آرا و خواهندگان نفس و هوا خوانده است( همان، ص 30, همو، تفسير القرآن الکريم، ج 7، ص 184).
ملا صدرا در تفسير ابتدا به سراغ تفاسير و عقايد پيروان هر يک از فرقهها، حتى آنهايى که با مذاق او سازگار نبودهاند، رفته و به اين ترتيب، به شيوه اغلب مفسران به بحثهاى صرفى و نحوى و بلاغى و روايى و اختلاف قرائت و اقوال صحابه و تابعين پرداخته و گاه آنها را نقد کرده است. وى در اين موارد، از تفاسير مشهور، مانند تفسير نيشابورى، بيضاوى، ثعالبى، على بن ابراهيم قمى و خصوصا کشاف زمخشرى و مجمع البيان بهره گرفته است( صدر الدين شيرازى، تفسير القرآن الکريم، جاهاى متعدد).
ملا صدرا در موارد بسيار، براى تفسير آيات، از ديگر آيات استفاده کرده, مثلا، در تفسير سوره حمد، که مجموعا هفت آيه دارد، بيش از صد بار به آيات ديگر استناد کرده است( طاهرى، ص 58).
در مرحله دوم تفسير قرآن، ملا صدرا مطالبى از خود يا کسانى که آنها را« اهل الکشف و الاشاره» يا« اهل اللّه» ناميده، آورده است. اين مطالب مشتمل بر لطايف عرفانى و حکمىاند.
در اين مرحله، او از سخنان خواجه عبد اللّه انصارى، بايزيد بسطامى، جُنَيد بغدادى، سهل تُستَرى و خصوصا از غزالى، ابن عربى و شارحان آثار ابن عربى، مانند صدر الدين قونيوى و قيصرى، استفاده کرده و آراى آنان را با لحنى ستايش آميز نقل نموده( صدر الدين شيرازى، تفسير القرآن الکريم، ج 1، ص 30، 104- 110، 157- 158، 327، 372- 375، ج 2، ص 285- 287، 366- 367، ج 4، ص 314، 318- 321, طاهرى، ص 59) و از اشعار عرفانى مولوى و عطار و سنايى، که آنها را از حکيمان شمرده، نيز بهره گرفته است( صدر الدين شيرازى، تفسير القرآن الکريم، ج 3، ص 225، 352، ج 4، ص 16، 32، 175، 259، 405، ج 6، ص 23- 24، 33، 89، ج 7، ص 285).
ملا صدرا برخى اشعار فارسى خود را نيز در ضمن تفاسيرش آورده است( همان، ج 4، ص 408، ج 6، ص 9- 10، 34).
او به آرا و آثار فيلسوفان اسلامى و پيش از اسلام نيز توجه کرده و آنان را ستوده است. وى از رساله نيروزيه ابو على سينا، که او را استاد فيلسوفان مسلمان خوانده، مطالب فراوانى در تفسير حروف مقطّعه نقل کرده( همان، ج 1، ص 215- 221، ج 6، ص 15- 17) و از کتاب اثولوجيا، منسوب به ارسطو، مطالبى درباره نشئههاى سهگاه انسان نقل نموده و آن را با قرآن تطبيق داده است( همان، ج 3، ص 106- 107). ملا صدرا ارسطو را نيز ستوده چندانکه از پيامبر اکرم نقل کرده که در حق او فرمودهاند که او پيامبرى از پيامبران بود و قوم وى قدرش را نشناختند( همان، ج 3، ص 105- 106). وى آيه 122 سوره انعام را با نظريه فُرفوريوس، که او را پيشواى مشائيان و بزرگترين شاگرد ارسطو معرفى کرده، تطبيق داده است( همان، ج 7، ص 224- 225). به نظر ملا صدرا، حکيمان يونانىِ پيش از افلاطون مصداق آيه«... رجال صدقوا ما عاهدوا اللّه عليه...»( احزاب: 23) بودند و با روانهاى پاک و دلهاى طاهر به معراج رفتند. او حکيمان را اهل بيت حکمت دانسته- همانگونه که امامان، اهل بيت نبوت و ولايتاند- و بر ايشان درود فرستاده است( همان، ج 7، ص 418).
ملا صدرا، در ضمن تفاسيرش، بسيارى از عقايد فلسفى و عرفانى خود را مطرح کرده و، با استناد به آيات قرآن، بر صحت آنها استدلال نموده است. اين عقايد عبارتاند از:
1) وجود مراتب در شناخت حقيقت مطلق، يعنى هر موجودى متناسب با مرتبه وجودى خود بخشى از حقيقت را مىشناسد و حتى بت پرستان نيز گوشههايى از حقيقت را دريافتهاند و بنابراين، از يک نظر خداپرستند، زيرا بتها را به عنوان خدا مىپرستند( همان، ج 2، ص 112، 317).
2) اصالت و وحدت وجود، بدين معنا که در هستى هيچ چيز جز ذات حق و افعال او، که صورت نامها و مظاهر صفات او هستند، وجود ندارد( همو، اسرار الآيات، ص 24).
3) توحيد خاصى، بدين معنا که خداوند« بسيط الحقيقه» است و هر وجود و هر کمال وجودى براى او حاصل است و از طريق او به ما سوى فيضان مىيابد و او بايد تمام وجود باشد و تمام او وجود باشد( همو، تفسير القرآن الکريم، ج 1، ص 62).
4) حرکت جوهرى، بدين معنا که همه جوهرهاى مادّى، اعم از آسمانى و زمينى، ذاتا در سيلاناند و قابليت دگرگونى در ذات آنهاست و همواره نو مى شوند( همان، ج 1، ص 112، ج 2، ص 11، 268, همو، مفاتيح الغيب، ص 364).
5) قوس صعود و نزول مقام انسان. غايت و مقصود اصلى از خلقتِ همه آفريدگان، انسان حقيقى است و مبدأ و معاد يا آغاز و انجام انسان خداست. توجه و عنايت حق نيز، از اول امر تا پايان جهان، به او بوده است( همو، تفسير القرآن الکريم، ج 1، ص 102).
6) تطابق عالم صورت و معنى. خدا در عالم صورت هر چه آفريده در عالم معنى نيز همان را آفريده است و در عالم معنى نيز هر چه هست در عالم حق( غيب الغيوب) وجود دارد, بنابراين، هر چه در اين جهان هست، مثال و قالبى است براى آنچه در جهان آخرت وجود دارد و آنچه در عالم آخرت وجود دارد، مثالى است براى حقايق و اعيان ثابته که مظاهر اَسماى خداوندند( همان، ج 4، ص 166).
7) نفس« جسمانية الحدوث و روحانية البقا» است. پديد آمدن نفس به سبب استعداد بدن براى تحول به مرتبه روحانى و بقاى نفس به سبب ملکات نفسانى راسخ در آن است( همو، اسرار الآيات، ص 142- 143).
8) همه انسانها با بدن محشور نمىشوند، کسانى که در دانش به کمال رسيدهاند، هنگام برانگيخته شدن در محضر حق موجوداتى کاملا غير جسمانى و جدا از مادّه و در سلک فرشتگاناند( همو، تفسير القرآن الکريم، ج 6، ص 74).
9) دائمى نبودن عذاب دوزخ. ملا صدرا دلايل معتقدان به دائمى نبودن دوزخ، مانند ابن عربى و صدر الدين قونيوى و ديگر شارحان فصوص، را بتفصيل و به گونهاى تأييد کننده نقل نموده و از فتوحات و فصوص و شرح قيصرى بر فصوص مطالب بسيارى آورده و حديثى از رسول اکرم و سخنى از ابن مسعود در تأييد آن ذکر کرده، ولى پاسخ مخالفان آنان را تنها در دو سه سطر نقل نموده است( همان، ج 1، ص 365- 377). البته ملا صدرا در پارهاى از آثار خود عقيدهاى برخلاف اين نظريه اظهار داشته است( براى نمونه همان، ج 9، 353).
10) خروج از تکليف. به نوشته ملا صدرا، کسانى که مغلوب احوال عرفانى مىشوند( مجذوبان) تکليفى ندارند و به مقتضاى حال خود عمل مى کنند( همو، مفاتيح الغيب، ص 486).
11) دعوت به استقلال فکرى و پيروى از دليل. ملا صدرا عظمت افراد را ملاک درستى آراى ايشان ندانسته و کسانى را که به عنوان پيشوايان دين، معتقدات خود را بر پايه تقليد از ديگران نهادهاند و کسانى را که عقايد دينى را با استناد به معجزه و سخنان ديگران ثابت مىکنند، نکوهش کرده است .
آثار مفسر:
تفسير القرآن الکريم ، الاسفار الاربعة ، المبدا و المعاد ، الشواهد الربوبيه فى المناهج السلوکيه ، اسرار الآيات و انوار البينات ، الحکمة العرشية ، شرح الهداية الاثيرية ، شرح إلهيات الشفا ، رسالة الحدوث ، رسالة القضاء و القدر، رسالة الواردات القلبية، رسالة اکسير العارفين، رسالة حشر العوالم و ...
نسیم سحر دات آی آر
تعجیل در ظهور آقا امام زمان عج صلوات