نسیم سحر

جدید ترین مطالب
بخش بایگانی

آخرین ارسالی های انجمن

وبگردی

خرید آنلاین با کد تخفیف جدید دیجی کالا می مارکت شاپ

کد تخفیف خرید لباس

کد تخفیف خرید لباس

کد تخفیف خرید کالای دیجیتال

خرید کفش با کد تخفیف

 

خاطره نماز در جبهه

یکشنبه 03 اسفند 1393

نماز

نماز

موقع آن بود که بچه ها به خط مقدم بروند و از خجالت دشمن نابکار دربیایند. همه از خوشحالی در پوست نمی گنجیدند. جز عباس ریزه که چون ابر بهاری اشک می ریخت و مثل کنه چسبیده بود به فرمانده که تو رو جان فک و فامیلت مرا هم ببر، بابا درسته که قدم کوتاهه، اما برای خودم کسی هستم. اما فرمانده فقط می گفت: «نه! یکی باید بماند و از چادرها مراقبت کند. بمان بعداً می برمت!» عباس ریزه گفت: «تو این همه آدم من باید بمانم و سماق بمکم!»

وقتی دید نمی تواند دل فرمانده را نرم کند مظلومانه دست به آسمان بلند کرد و نالید: « ای خدا تو یک کاری کن. بابا منم بنده ات هستم!» چند لحظه ای مناحات کرد. حالا بچه ها دیگر دورادور حواس شان به او بود. عباس ریزه یک هو دستانش پایین آمد. رفت طرف منبع آب و وضو گرفت. همه حتی فرمانده تعجب کردند. عباس ریزه وضو ساخت و رفت به چادر. دل فرمانده لرزید. فکری شد که عباس حتماً رفته نماز بخواند و راز و نیاز کند. وسوسه رهایش نکرد. آرام و آهسته با سر قدم های بی صدا در حالیکه چند نفر دیگر هم همراهی اش می کردند به سوی چادر رفت. اما وقتی کناره چادر را کنار زده و دید که عباس ریزه دراز کشیده و خوابیده، غرق حیرت شد. پوتین هایش را کند و رفت تو.

فرمانده صدایش کرد: «هی عباس ریزه … خوابیدی؟ پس واسه چی وضو گرفتی؟»

عباس غلتید و رو برگرداند و با صدای خفه گفت: «خواستم حالش را بگیرم!» فرمانده با چشمانی گرد شده گفت: «حال کی را؟» عباس یک هو مثل اسپندی که روی آتش افتاده باشد از جا جهید و نعره زد: «حال خدا را. مگر او حال مرا نگرفته!؟ چند ماهه نماز شب می خوانم و دعا می کنم که بتوانم تو عملیات شرکت کنم. حالا که موقعش رسیده حالم را می گیرد و جا می مانم. منم تصمیم گرفتم وضو بگیرم و بعد بیایم بخوابم. یک به یک!»

فرمانده چند لحظه با حیرت به عباس نگاه کرد. بعد برگشت طرف بچه ها که به زور جلوی خنده شان را گرفته بودند و سرخ و سفید می شدند. یک هو فرمانده زد زیر خنده و گفت: «تو آدم نمی شوی. یا الله آماده شو برویم.» عباس شادمان پرید هوا و بعد رو به آسمان گفت: «خیلی نوکرتم خدا. الان که وقت رفتنه. عمری ماند تو خط مقدم نماز شکر می خوانم تا بدهکار نباشم!» بین خنده بچه ها عباس آماده شد و دوید به سوی ماشین هایی که آماده حرکت بودند و فریاد زد: «سلامتی خدای مهربان صلوات!»

تعجیل در ظهور آقا امام زمان عج صلوات

کد تخفیف خرید لباس

کد تخفیف خرید لباس

کد تخفیف خرید کالای دیجیتال

خرید کفش با کد تخفیف

 

تظرات ارسال شده



  • عجب آخر سال و عجب اول سالی شده ...

    سالی که با حضرت فاطمه زهرا (س) تموم و با حضرت فاطمه زهرا (س) هم شروع میشه .





    پیشاپیش سال نو مبارک ...

    ایام شهادت بی بی دو عالم تسلیت باد ...





    السلام علیک یا فاطمه الزهرا (سلام الله علیهما)

کد امنیتی رفرش

همنوعان

  • سرگرمی
  • مذهبی
  • سبک زندگی
  • موسیقی
  • سلامتی
  • پوست و مو
  • بیوگرافی
  • 6 روش موثر جلوگیری از ریزش مو طبیعی + 8 درمان instagram آشپزی آموزش بازی قدیمی و سنتی آموزش پیتزا مخلوط دلبر آموزش پیتزا مخلوط دلبر / پیتزا مخلوط ایتالیایی آهنگ احادیث و سخنان افزایش فالوور اینستاگرام امام حسین انواع روش های رایگان کسب درآمد از اینستاگرام اینستاگرام بازی بیوگرافی تکنولوژی جذابیت جلوگیری از ریزش مو جملات زیبای تبریک عید سعید غدیرخم 1401 خودرو خودرو شیائومی خودروی برقی هوشمند شیائومی آماده عرضه شد + عکس دانلود مداحی جدید محرم دهان و دندان ریزش مو زیبایی سبک زندگی سرگرمی سلامتی شعر شیائومی عکس تبریک عید غدیرخم عید سعید غدیرخم فالوور رایگان مداحی مذهبی معرفی 10 بازی های قدیمی و سنتی جذاب موسیقی پوست پوست و مو پیام تبریک عید سعید غدیرخم 1401 پیتزا پیتزا ایتالیایی کسب درآمد از اینستاگرام کسب و کار گردشگری


    پرسش و پاسخ همنوعان