- نویسنده : نسیم سحر
- بازدید : 1348 مشاهده
- دسته بندی : قرآن , مفسران و قاریان ,

آیت الله جوادي آملي صاحب تفسير تسنيم
محل تولد: آمل
تاريخ تولد: 1312 ش
تاریخ وفات: -
تاريخ تولد: 1312 ش
تاریخ وفات: -
استادان:
آيةالله فرسيو، آيةالله غروى، شيخ عزيزالله طبرسى، آقا ضياء آملى، شيخ احمد اعتمادى، حاج شيخ ابوالقاسم رجايى، شيخ شعبان نورى و پدرش ميرزا ابوالحسن جوادى ، شيخ اسماعيل جاپلقى، حاج سيّد عباس فشارکى و شيخ محمّدرضا محقّق ، آيةالله شعرانى ، آيةالله الهى قمشهاى ، آيةالله محمّدتقى آملى ، آيةاللهالعظمى بروجردى ، حضرت امامخمينى «ره» ،آية الله محقّق داماد ، آيةالله ميرزا هاشم آملى ، علامه طباطبايى
شاگردان: ايشان داراي شاگردان بسياري هم اکنون در حوزه مي باشند .
معرفي تفسير:
تفسير دهاق تسنيم با خصيصهاى تازه و روشى نو که از ابداعات مؤلّف مفسّر است به خيل عظيم تفاسير قرآنى پيوست، ليکن بررسى بلنداى شاهق و دامنه وسيع آن در گرو پرواز در ملکوت معنا و غوص در معارف و غور در ارزشهاى آن است؛
با مرورى اجمالى مىتوان به برخى از شاخصهاى روشن آن اشاره کرد.
يکم. گرچه اين تفسير هم از نظر اسلوب و هم از نظر ساختار اصلى، مشرب تفسيرى قيّم «الميزان» را پى مىگيرد، ليکن تفاوت هاى چشمگيرى در هر دو جهت آن مشاهده مىشود:
الف. مؤلّفه اوّلى و اصلى آن اين است که جز از منظر قرآن به آيات نگريسته نشود و تار و پود همه علوم دست مايه هاى مقدّمى آن در نظام فکرى قرآن طراحى و معمارى شده است و تفسيرى قرآنى محض عرضه شده است. مصنّف فرزانه آن مبناى حاکميّت مطلقه قرآن بر قرآن و نفى هر نوع حاکميّت و ولايت علمى بر قرآن را همواره مدّ نظر داشته و نور بصر دانسته، با تمام اعتقاد و باور بر اين اسلوب قرآنى حرکت کرده است و اصرار ورزيدن و طرح هيچ علمى از علوم را مستقلاً در کنار وحى پسنديده ندانسته ضمن اين که ارزشهاى دانشى را فروغ روشن وحى منوّر کرده تا هم شمس مضىء وحى نمايانده شود و هم قمر منيز ساير علوم که در پرتو وحى ضوئى يافتهاند، را به رخ بکشاند. از اين رهگذر قالب هاى فقهى، کلامى، عرفانى و حکمى آن از قلب قرآنى بهره دارد و هرگز نه تنها محدودههاى تنگ اين علوم وسعت درياى معارف آيات الهى را تحديد نکرده، بلکه خود نيز از اين قلزم فسيح وسعت يافته و صِبغه قرآنى گرفته است.
ب. جامع نگرى قرآن در همه عرصههاى انسانى حقيقت بارز ديگرى است که در اين تفسير به گونهاى شفاف نمايانده شده است. هنر قرآن نه تنها اين است که قداست ارتباط عبد با مولا را در ميدان عبادت ترسيم مىکند، بلکه مىخواهد تمامى روابط انسانى را عبادى کرده و عبوديت محضه را بر سراسر وجود انسانى حاکم گرداند و اين جز با نفوذ آيات در زنجيرههاى رشته انسانى اعمّ از عقيده، فرهنگ، اقتصاد، سياست و ساير شاخه هاى آن امکانپذير نيست و در اين تفسير اين بنيان مستحکم قرآنى ظاهر مىشود. قطعا جامعه امروز اسلام، با فرهنگ و بينشى فراتر از همه دوران گذشته متوجّه خويشتن خويش شده و اسلامِ آزاد شده از قيدها، بدعتها، تحريفها، و نيرنگها را بازشناخته و به دنبال آن است تا حضور محسوس دين را از خاور انديشه تا باختر عمل بازيابد.
ج. يکى از مميّزه هاى اصلى اين تفسير تدوين و نگارش آن در زمان تحقّق نظام اسلامى و آزادى دين است؛ فرصتى که علاّمه طباطبايى(ره) در زمان تأليف تفسير قيّم خود نداشته و اهل نظر، نيزههاى توهّم و تيرهاى تخيّل نشان رفته به حقايق علوى معارف عرفانى را مشاهده مىکنند. حصارهاى کشيده شده و ديوارهاى ساخته شده قبل از انقلاب تا حدود قابل توجهى حوزههاى علميه را نيز در برگرفته و انديشههاى آسمانى امام خمينى(ره) که فراحوزه آن زمان بود اين حصرها را شکست و علوم و معارف غنى اسلامى را از کنج زندان بدعت و انزواى حبس تحريف، رهانيده و يک فرصت بىبديل براى مؤلف مفسر رخ نمود و استاد گرانمايه نيز با ارائه بهترين اسلوب بدون کمترين اضطراب، معارف مخفى شده الميزان را يکى پس از ديگرى تبيين کرده که امروزه حوزه علميه با مشاهده بهترين معارف و زيباترين اسلوب، مشى اصيل خود را بعد از حدود بيست سال تدريس آن استاد فرزانه بازيافته و در آن گام نهاده است؛ ضمن آن که الميزان از اين بُعد نيز در مسير تکميل و تتميم خود قرار گرفته، مىرود تا نصاب جايگاه خويش را به دست آورد.
د. از خصايص ارزشمند اين کتاب که مىتواند از اين رهگذر نيز تکملهاى بر الميزان محسوب شود اين که، طرح مباحث فقهى و تفسير آياتى که متضمّن احکام و حدود الهى است و در آن تفسير شريف تعرضّى بدان نشده در دهاق تسنيم به صورت جامع و مبسوط مورد پردازش قرار گرفته که دو بهره اساسى را به همراه دارد. يکى از آن دو مهمّ و ديگرى اهمّ است. نکته مهم آن که، با زبان و مشرب تفسيرى علاّمه (ره) به اين گونه آيات پرداخته شده که به حق مىتواند فضاى خالى آن را پر کند و نکته اهمّ آن که، فقه نيز در خدمت قرآن درآيد. امروزه حوزههاى فقهى اسلام بدون توجه به آياتى که متضمّن احکام و حدود الهى است به بهانه اين که غالب آيات در صدد اصل تشريع است و عموم يا اطلاق ندارد، مسير خود را تنها از منابع سنت، عقل و اجماع مىپيمايد و از آغاز تا انجام فقه آن طور که شايسته بود از منبع اصيل دينى که تأمين کننده ساير منابع است، يعنى قرآن طرفى نبسته است و بدون شک اين ضعف عمدهاى است که حوزههاى فقهى شيعه از آن در غفلت است. از طرفى ايجاد اين فضا و راهبرد قرآن در ارکان فقه قطعا فقيه را به افق ديگرى آشنا کرده و آن را به حقيقت کتاب نزديکتر مىکند و اين ويژگى مهم نقطه آغازى است که مىتواند منشأ تحوّلى در آينده فقاهت شيعى بوده، نفوذ و رسوخ قرآن در اين عرصه را نيز به همراه داشته باشد.
دوم. از نشانههاىبارز اين تفسير گشودن ابواب سپهر معارف و اسرار الهى است، که در قالب نکات و لطايف بديع آورده شده است، که از مهمترين ذخاير قرآنى اشتمال آن بر بطون معانى و خباياى نهايى است که طبق آن روايت معروف بر چهار مرحله وصف شده که البته هر يک از مراحل آن مواقف عديدهاى دارد: کتاب اللّه على اربعة أشياء: على العبارة و الاشارة و اللطائف و الحقائق...(3)، اين کتاب نيز با تأسّى به اين سخن معصوم(ع) سه مرحله ظاهر دارد و تنها مرحله چهارم آن که مختص به انبيا و صاحبان اوّلى دفتر تشريع است به حضرات اقدس آنها احاله شده و ساير موارد نيز از بهره گيرى کلمات همواره بديع آنان به رشته تحرير درآمده است.
يکى از جلوههاى زيباى گذر و تحوّل زمان شفاف کردن وقايع پيشين است. الميزان صامت گرچه به نوبه خود بسيارى از حقايق را آشکار ساخته و بر مشکلات فراوان علمى فائق آمده امّا به اقتضاى محدودى که دارد پاسخ به تمامى شبهات بعد از خود را به صورت بالفعل و گويا ندارد و اين الميزان ناطق است که مىتواند با فراهمآوردن زمينهها و شکوفا کردن آن، وى را استنطاق کند و آن را به سخن وادارد تا از حق خود دفاع کرده و اسرار درون را ظاهر نمايد و بر اوهام باطل بشورد. مؤلّف معظّم اين کتاب که تأليف نانوشته ديگرى از آن علاّمه کبير است به خوبى توانسته اين رسالت را به پايان ببرد و سخنگوى آن باشد و اين نوشته شاهد اين مدعا است.
سوم. با مرورى بر تفاسير و تاريخ آن، اين واقعيّت آشکار مىشود که هر مفسرى با ارائه مشرب خاص به آستان قرآن مىرود و مطابق ظرف خود از آن طرف مىبندد؛ اگر کاسه انديشه با کجى و اعوجاج همراه باشد، گرچه قرآن خود صراط مستقيم است، ليکن نصيب او جز کجى و اَمْت نخواهد بود: يبغونها عوجا...(4) و اگر وعاء انديشه مستقيم باشد، استقامت فکرى و عقيدتى ارمغان آن مفسّر خواهد بود.امتياز و تفکيک اين دو واقعيّت هنگامى ميسور است که انديشه غيرمستقيم شناسايى شود تا انحرافِ برداشت آن از قرآن نيز معلوم گردد.از خصايص زنده تفسير دهاق تسنيم تبيين مشربهاى مختلف تفسيرى اعمّ از کلامى، حکمى و عرفانى و نظاير آن است که با برشمارى نقصهاى جدّى برخى از آنها، راه صحيح و مَسلک مستقيم فکرى عرضه مىشود تا در سايه آن، برداشتِ مستقيم قرآنى نيز عائد گردد. البته اين معنا در تفسير دهاق تسنيم تنها براى خواصّ اهل نظر و اوحدى اهل بصر روشن مىشود.
چهارم. از نکات برجسته اين تفسير تبيين جايگاه هر يک از ثَقَل اکبر (قرآن) و ثَقَل اصغر (روايات) و نحوه ارتباط آن دو با يکديگر در تفسير قرآن است؛ مسلکى که در نوع تفاسير شيعى از اين منظر به آن پرداخته نشده است.استاد مفسّر معتقد است که هر يک از ثقلين به نوبه خود کامل است؛ نه در قرآن نقصى است و نه در عترت منقصتى، بلکه هر يک به نوبه خود تامّ و صادق و مصدّق ديگرى است؛ زيرا هر دو از يک حقيقت جوشيده و از منبع فيض الهى تراوش کرده است. بنابراين، توجه به هر کدام ديگرى را به همراه دارد و بىعنايت به يکى هجر آن ديگر را به دنبال مىآورد. ليکن اين بدان معنا نيست که عترت نقص قرآن و يا قرآن قصور عترت را ترميم مىکند. از اين رو هماهنگى کامل و تصديق و تأييد متقابل در ثقلين مشهود است. بايستى قرآن را که تبيان هر چيزى است ابتدا با قطع نظر از هر کلام ديگر حتى روايات بازيابى کرد و همه قرآن را در يک آيه خاص ديد و آن گاه تفسير قرآنى محض عرضه شود. البته در اين مرحله به هيچ وجه براى عقيده، اخلاق، احکام، حجّت نخواهد بود؛ زيرا تا عترت و عقل ضميمه قرآن نگردد، نصاب حجيّت دينى کامل نمىشود. بر اين اساس، در اين کتاب قبل از توجه به هر علمى و کلامى حتى سخن معصوم(ع) مستقيما تنها به آيات الهى نگريسته مىشود تا تفسير قرآن به قرآن محقّق گردد سپس به کلام عترت و روايات ائمه(ع) مستقلاً در کنار آيات توجّه مىشود تا اوّلاً هم در فهم معناى تفسيرى، مفسّر را سختتر بينديشد و هم هماهنگى و تصديق دو جانبه را احساس کند. نه آنگونه که روايات تحميل بر آيات شود و ضمن محدود کردن مفاهيم قرآنى راه را بر انديشه ببندد.
لذا بخش قابل توجّهى از روايات که در جهت تعيين مصداق و جرى و تطبيق صادر شده است، نبايد فکر مفسر را به خود در پيچد و از کاوش در مفاهيم بلند آن باز بماند. اين شيوه تفسيرى ضمن تثبيت پايگاه اوّل معرفتى دينى و ثقل اکبر، يعنى قرآن، پاسخ صحيح به آن دسته از رواياتى است که حجيّت روايات را در گرو عدم مباينت با قرآن دانسته و عرضه روايات به قرآن را بدين منظور توصيه مىکند.
از اين رهگذر در ذيل مباحث روايى براى ارائه آميختگى و امتزاج انديشه قرآنى و روايى مباحث ارزشمندى با عنوان «اشاره» به قلم حضرت استاد(دام ظله) نگارش شده که بر غناى اين تفسير نيز افزوده است.
بديهى است آنچه در پايان، ملاک اعتقاد و عمل قرار مىگيرد پيام هماهنگِ حقايق قرآنى با معارف روايى و براهين عقلى است که اين، محصول جدايى ناپذيرى ثقل اکبر و اصغر است که در حديث شريف ثقلين آمده و تفصيل اين قصّه در مقدّمه وزين مؤلف حکيم بر اين کتاب در پيش روى خواننده است و همچنين در مباحث علوم قرآنى تبيين شده است.(5)
مناسب است در همين گذر اضافه شود که يکى از امتيازات بارز اين کتاب اجتماع و طايفهبندى تقريبا همه رواياتى است که در معنا و فهم آيه مورد بحث کمک مىکند و مىتواند در جهت برافروختن و گداختن موضوع آيه هدايتى باشد و اين امتياز و برترى، حتى بر تفاسير روايى، از نظر اهل نظر دور نيست.
پنجم. از برجستگىهاى آموزنده اين تفسير روش اخلاقى طرح مباحث آن است. بدون شک از نکات مهم قرآنى، ظهور ادب و اخلاق الهى است که در کلام و گفتار او تجلّى کرده و قرآن از اين رهگذر مأدبه و جايگاه ادب است. از اين رو از آن جا که ادب کلام نمايانگر ادب و اخلاق متکلّم است استاد فرزانه نيز با تخلّق به اخلاق قرآن اثر گرانسنگ خود تفسير دهاق تسنيم را مظهر ادب قرآنى قرار داده و با آهنگ ادبى و نزاهتى آن در همه زمينه ها سخن گفته و قلم زده است. لذا به رغم تعرّض صريح به مشربها، اقوال و انديشههاى مختلف عرضه شده و نفى و طرد برخى از آنها با رعايت حريم علم و حرمت عالم حرکت کرده که اين خود نمونهاى بارز از تفسير عملى قرآن است و براى رهپويان و قرآن پژوهان قطعا نمونه رفتارى بسيار مناسبى خواهد بود.
ششم. از جمله امتيازات شايسته اين تفسير آن است که گرچه اين کتاب محصول تراوشات انديشه بلند و افکار ناب مؤلف حکيم آن است، ليکن از اين جهت که غالب مباحث آن در حوزههاى درسى و در جمع وسيعى از فضلاى سختکوش حوزه بوده از اتقان علمى ويژه برخوردار و قابليّت هاى فراوانى را در خود فراهم آورده تا بتواند پاسخگوى نظرات، شبهات و سؤالات مختلف باشد. از سوى ديگر نيز جمع خاصى از حاضران درس استاد و محقّقان ارزشمند با تلاش علمى جدّى خود همه مباحث آن را مورد مداقّه ويژه قرار داده و با حضور در جلسات خصوصى متعدّد در محضر استاد(دام ظلّه) هم از نظر محتوا و هم از نظر ساختار ظاهر، غالب مسيرهاى قرآنى و تفسيرى را پيموده اند. لذا اين اثر از اين نظر به نوبه خود در خور توجه شايان است و خوانندگان گرانقدر بايد با نگرش عميق به آن نگريسته، با تأمّل در الفاظ، مفاهيم و جملات آن در فراگيرى و استفاده از آن بکوشند.
هفتم. ويژگى هاى ديگر اين تفسير قويم در اين مقالت مجمل نمى گنجد. تنها ذهن وقّاد و ژرف نگر است که با غواصى در بحر معارف آن، مرجان جان و لؤلؤ دل مى يابد؛ امّا به عنوان تذکر چند مورد را يادآورى مى کند.
الف. اين کتاب واجد دو خصيصه ارزشمند در صنعت تدوين است: اول. اين که متن اين کتاب به رغم اتقان و استحکام مطالب سعى شده به زبان فارسى روان با واژگان آشنا نگاشته شود تا زمينه بهره ورى بيشتر از آن فراهم آيد. دوم. اين که: عبارات، معانى و مضامين آن از ثقل و وزانت خاصّى برخوردار است. بنابراين، نه سادگى و روان بودن عبارت موجب آن مىشود که گمان شود اين کتاب در سطح ابتدايى يا متوسط نگارش يافته و نه صلابت و برهانى بودن محتوا موجب اين توهّم مى گردد که سنگينى مطلب مانع از دستيابى به مضامين والاى تفسيرى آن است.
ب. در اين تفسير سيره بر آن است که براى هر يک از آيات قرآنى، فصل جدايى از بحث تدوين شود تا هم جايگاه علمى و عملى آن آيه در قرآن امتياز يابد و هم سهولت دسترسى به مضمون آيه خاص امکانپذير باشد. البته در مواردى که پيوستگى دو يا چند آيه مانع تفکيک باشد، آيات مزبور با هم ذکر و تفسير مى شود.
ج. گرچه بحث هاى دامنه دار ادبى و لغوى منشأ نکات بديع و مبدأ لطايف دلپذيرى است، ليکن شرح و بسط وسيع آن خارج از طور بحث بوده و جز حدّ لازم و ضرورى که راه گشا بوده، از آن احتراز شده است.
د. قرآن که مشتمل بر الفاظ پرمغز و عبارات سراسر نغز است، هر يک از کلمات و جملات آن حامل بار معنوى فراوان و هر يک از آيات آن حاوى توان هاى وافر معرفتى است و چه بسيار است واژگان قرآنى که در هيچ يک از فرهنگ هاى رايج جهان معادل ندارد و حتى زبان فارسى که نزديکى فراوانى نسبت به فرهنگ عربى دارد نيز قدرت معادلسازى براى واژگان قرآنى ندارد. از اين جهت بود که استاد مفسّر(دام ظلّه) «گزيده تفسير» را به جاى ترجمه انتخاب فرموده که قبل از تفسير آيه، خلاصه مباحث تفسيرى به صورت فشرده فراهم آمده و نشانه جهت گيرى در ساختار تفسيرى تفسير و انديشه آن مفسّر است.
آثار مفسر:
تفسير ترتيبي تسنيم ، تفسير موضوعي قرآن در موضوعات معاد ، رسالت ، انسان ، پيامبران ، فطرت ، سيره نبي و ... و کتبي مرتبط با موضوع عترت : ولايت در قرآن ، مراثي اهل بيت ، گنجور عشق ، ولايت علوي ، حماسه و عرفان و ... و موضوعات فلسفي از جمله حق و تکليف ، رحيق مختوم ، فلسفه زيارت ، دين شناسي ، انتظار بشر از دين ، رازهاي نماز ، و... و آثار بسياري که موسسه اسرا منتشر کرده است .
تعجیل در ظهور آقا امام زمان عج صلوات