- نویسنده : نسیم سحر
- بازدید : 1705 مشاهده
- دسته بندی : قرآن , مسائل ارتباط با خدا در قرآن , شرک به خدای واحد ,

عوامل سلطه ابلیس بر انسان در ادامه مبحث شرک در قرآن کریم
اینک ابلیس چگونه می تواند بر انسان تسلط یابد میتواند معلول عواملی باشد که در ادامه به برخی از آنها اشاره می کنیم.
1ـ پذیرش ولایت ابلیس و شرک به خدا:
خداوند متعال در قرآن می فرماید: (إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ)(سوره نحل، آیه 100)
تسلط او تنها بر کسانی است که او را به سرپرستی خود برگزیده اند و آنها که نسبت به او (خدا) شرک می ورزند (و فرمان شیطان را به جای فرمان خدا گردن می نهند).
به طور کلی ابلیس و شیاطین دیگر فقط دعوت کننده هستند؛ البته معنای دعوت اعم از وسوسه تلقین و تبلیغ است. لذا تنها تسلط او بر کسانی است که او را دوست می دارند و او را به رهبری و ولیّ خود قرار داده اند و مدام از او اطاعت می کنند.
و از سوی دیگر یک طایفهي دیگری نیز وجود دارد که ابلیس بر آنها تسلط پیدا می کند و آنها مشرکین هستند که برای خدا در اطاعت و بندگی خدا شریک قرار داده اند و فرمان شیطان را واجب الاجرا می دانند. بنابراین سلطهي شیطان بر انسانها اجباری و ناخودآگاه نیست؛ بلکه این انسان ها هستند که شرایط ورود او را به محیط جان خود فراهم می کنند.(برگزیدهي نمونه، ش 2، ص 599)
امیر مؤمنان علی(علیه السلام) در این باره می فرماید: «منحرفان، شیطان را معیار کار خود قرار داداند و شیطان نیز آنان را شریک خود کرد. پس در سینه هایشان تخم گذاشت و جوجه برآورد و بر روی دامنشان جنبیدن گرفت و به راه افتاد. از راه چشمانشان نگریست و از زبانشان سخن گفت به راه خطایشان افکند و هر نکوهیدگی و زشتی را در دیده شان بیاراست؛ چنان که گویی بر زبان ایشان سخن می راند».(نهج البلاغه، خطبه 7)
بنابراین افراد مشرک نیز چون شیطان را ولیّ و سرپرست و رهبر و شریکی در بندگی و اطاعت خود برگزیده اند و فرمان او را به جای فرمان خدا واجب الاجرا می دانند، شیطان نیز بر آنها احاطه پیدا کرده و برای ابد گمراهشان ساخته است، و این احاطهي او باعث می شود که مشرکان دیگر بین انحراف و هدایت فرقی قائل نشوند، خیال می کنند بر حق هستند و هدایت یافته اند در حالی که بر باطل و در گمراهی به سر می برند و طبق حدیثی که در مبحث شرک گذشت بدون حساب وارد جهنم خواهند شد و برای همیشه و تا ابد در جهنم خواهند ماند.
2ـ روی گرداندن از یاد خدا
خداوند دربارهي هم نشینی با شیاطین در سورۀ زخرف میفرماید: (وَمَن يَعْشُ عَن ذِكْرِ الرَّحْمَـٰنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ)(زخرف/36)
«و هر کس از یاد خدا رویگردان شود شیطان را به سراغ او می فرستیم، پس همواره قرین اوست.»
بر طبق این آیه، غفلت از یاد خدا که معلول غرق شدن در لذات دنیا و دلباختگی به زرق و برق آن است، موجب می شود شیطانی بر انسان مسلط گشته و همواره قرین او گردد.
بدیهی است که این آیه نباید موجب جبر اندیشی شود، چرا که این پیامد، نتیجهي اعمالی است که خود انسان آنها انجام داده است. اعمال انسان، به ویژه غرق شدن در لذات دنیا و آلوده شدن به انواع گناهان، نخستین تأثیرش این است که به قلب و گوش انسان مهر می نهد و بر چشم او پرده ای می افکند و آدمی از خدا بیگانه می شود و شیاطین بر او مسلّط می گردند و تا آنجا ادامه می یابد که گاه راه بازگشت به روی او بسته می شود؛ چرا که شیاطین و افکار شیطانی از هر سو او را احاطه می کنند و این نتیجهي عمل خود انسان است.(نمونه، ج 21، ص 64)
3ـ گناه
خداوند متعال در مورد ارتکاب معصیت انسانها این طور می فرماید: (...إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطَانُ بِبَعْضِ مَا كَسَبُوا.)، « شیطان آنها را بر اثر بعضی از گناهانی که مرتکب شده بودند به لغزش انداخت...».(آل عمران/ آیه155)
هر گناهی سرچشمهي گناه دیگر است. لغزش هایی که بر اثر وسوسه های شیطانی به انسان دست می دهد بر اثر گناهان پیشین در انسان فراهم شده است وگرنه وسوسه های شیطانی در دلهای پاک که آثار گناهان سابق در آن نیست، اثری نمی گذارد.(برگزیده نمونه، ش 1، ص 341)
بنابراین انسان باید همواره مراقب اعمال و عقائد خودش باشد و این عوامل را در متن زندگی خودش جستجو کند و در صورت یافتن در صدد از بین بردن آن برآید.
نسیم سحر دات آی آر
تعجیل در ظهور آقا امام زمان عج صلوات