نسیم سحر

جدید ترین مطالب
بخش بایگانی

آخرین ارسالی های انجمن

انسان در قرآن در کلام استاد شهید مرتضی مطهری

انسان در جهان بينی اسلامی

انسان در جهان بينی اسلامی داستانی شگفت دارد . انسان اسلام تنها يك‏ حيوان مستقيم القامه كه ناخنی پهن دارد و با دو پا راه می‏رود و سخن‏ می‏ گويد نيست ، اين موجود از نظر قرآن ژرف ‏تر و مرموزتر از اين است كه‏ بتوان آن را با اين چند كلمه تعريف كرد
قرآن انسان را مدحها و ستايش ها كرده و هم مذمت ها و نكوهش ها نموده است‏ . عالی‏ ترين مدحها و بزرگترين مذمت های قرآن درباره‏ء انسان است ، او را از آسمان و زمين و از فرشته برتر و در همان حال از ديو و جار پايان پست‏ تر شمرده است . از نظر قرآن انسان موجودی است كه توانايی دارد جهان را مسخر خويش سازد و فرشتگان را به خدمت خويش بگمارد ، و هم می ‏تواند به‏ " اسفل سافلين " سقوط كند . اين خود انسان است كه بايد در باره‏ء خود تصميم بگيرد و سرنوشت نهايی خويش را تعيين نمايد
سخن خويش را از ستايش های انسان در قرآن تحت عنوان " ارزشهای انسان‏ " آغاز می‏ كنيم

ارزشهای انسان

 انسان خليفه‏ء خدا در زمين است
" روزی كه خواست او را بيافريند ، اراده خويش را به فرشتگان اعلام‏ كرد . آنها گفتند : آيا موجودی می‏آفرينی كه در زمين تباهی خواهد كرد و خون خواهد ريخت ؟ او گفت : من چيزی می‏دانم كه شما نمی‏دانيد " (سوره بقره آیه 30)
" اوست كه شما انسانها را جانشين های خود در زمين قرار داده تا شما را در مورد سرمايه‏ هايی كه داده است در معرض آزمايش قرار دهد " (سوره انعام  آیه 165)

ظرفيت علمی انسان بزرگترين ظرفيت هايی است كه يك مخلوق ممكن است‏ داشته باشد
" تمام اسماء را به آدم آموخت ( او را به همه‏ء حقايق آشنا ساخت )
آنگاه از فرشتگان ( موجودات ملكوتی ) پرسيد : نام های اينها را بگوييد چيست . گفتند : ما جز آنچه تو مستقيما به ما آموخته‏ ای نمی‏ دانيم ( آنچه‏ را تو مستقيما به ما نياموخته باشی ما از راه كسب نتوانيم آموخت )

خدا به آدم گفت : ای آدم ! تو به اينها بياموز و اينها را آگاهی ده
همين كه آدم فرشتگان را آموزانيد و آگاهی داد ، خدا به فرشتگان گفت : نگفتم كه من از نهان های آسمانها و زمين آگاهم ( می‏دانم چيزی را كه حتما نمی‏دانيد ) و هم می‏دانم آنچه را شما اظهار می‏ كنيد و آنچه را پنهان‏ می‏داريد ؟ " (سوره بقره آیه 31-33)

و فطرتی خدا آشنا دارد ، به خدای خويش در عمق وجدان خويش آگاهی‏ دارد . همه‏ء انكارها و ترديدها ، بيماريها و انحراف هايی است از سرشت‏ اصلی انسان
" هنوز كه فرزندان آدم در پشت پدران خويش بوده ( و هستند و خواهند بود ) خداوند ( با زبان آفرينش ) آنها را بر وجود خودش گواه گرفت و آنها گواهی دادند " (سوره اعراف آیه 172)
" چهره‏ء خود را به سوی دين نگه‏دار ، همان كه سرشت خدايی است و همه‏ء مردم را بر آن سرشته است " (سوره روم آیه 43)
در سرشت انسان علاوه بر عناصر مادی كه در جماد و گياه و حيوان وجود دارد ، عنصری ملكوتی و الهی وجود دارد . انسان تركيبی است از طبيعت و ماورای طبيعت ، از ماده و معنی ، از جسم و جان
" آن كه هر چه را آفريد نيكو آفريد و آفرينش انسان را از گل آغاز كرد ، سپس نسل او را از شيره‏ء كشيده‏ای كه آبی پست است قرارداد ، آنگاه او را بياراست و از روح خويش در او دميد " (الم سجده 7-9)
آفرينش انسان ، آفرينشی حساب شده است ، تصادفی نيست . انسان‏ موجودی انتخاب شده و برگزيده است
" خداوند آدم را بر گزيد و توبه‏اش را پذيرفت و او را هدايت كرد " (سوره طه 121) .

او شخصيتی مستقل و آزاد دارد ، امانتدار خداست ، رسالت و مسؤوليت دارد ، از او خواسته شده است با كار و ابتكار خود زمين را آباد سازد و با انتخاب خود يكی از دو راه سعادت و شقاوت را اختيار كند
" همانا امانت خويش را بر آسمان و زمين و كوه ها عرضه كرديم ، همه از پذيرش آن امتناع ورزيدند و از قبول آن ترسيدند ، اما انسان بار امانت‏ را به دوش كشيد و آن را پذيرفت . همانا او ستمگر و نادان بود " (سوره احزاب آیه 72)
" ما انسان را از نطفه‏ ای مركب و ممزوج آفريديم تا او را مورد آزمايش‏ قرار دهيم ، پس او را شنوا و بينا قرار داديم . همانا راه را به او نموديم ، او خود يا سپاسگزار است و يا كافر نعمت . ( يا راه راست را كه نموديم خواهد رفت و به سعادت خواهد رسيد و يا كفران نعمت كرده ، منحرف می‏ گردد " (سوره دهر آیه 3)
او ازيك كرامت ذاتی و شرافت ذاتی بر خوردار است ، خدا او را بر بسياری از مخلوقات خويش برتری داده است . او آنگاه خويشتن واقعی خود را درك و احساس ‏می‏ كند كه اين كرامت و شرافت را در خود درك كند و خود را برتر از پستي ها و دنائت ها و اسارت ها و شهوت راني ها بشمارد
" همانا ما بنی آدم را كرامت بخشيديم و آنان را بر صحرا و دريا ( خشك و تر ) مسلط كرديم و بر بسياری از مخلوقات خويش برتری داديم " (سوره اسراء آیه 70)

او از وجدانی اخلاقی برخوردار است ، به حكم الهامی فطری زشت و زيبا را درك می‏ كند

" سوگند به نفس انسان و اعتدال آن ، كه ناپاكي ها و پاكي ها را به او الهام كرد " (سوره شمس آیه 8-9)

او جز با ياد خدا با چيز ديگر آرام نمی‏ گيرد . خواست های او بی‏ نهايت است ، به هر چه برسد از آن سير و دل زده می‏ شود مگر آنكه به ذات‏ بی حد و نهايت ( خدا ) بپيوندد
" همانا تنها باياد او دلها آرام می‏ گيرد " (سوره رعد آیه 28)
" ای انسان ! توبه سوی پروردگار خويش بسيار كوشنده هستی و عاقبت او را ديدار خواهی كرد " (سوره انشقاق  آیه 6)

نعمت های زمين برای انسان آفريده شده است
" همانا اوست كه آنچه در زمين است برای شما آفريد " (سوره بقره آیه 29)
" آنچه در آسمان ها و آنچه در زمين است مسخر او قرار داده است ( پس‏ او حق بهره‏ گيری مشروع همه‏ء اينها را دارد " (سوره جاثية  آیه 13)

او را برای اين آفريد كه تنها خدای خويش را پرستش كند و فرمان‏ او را بپذيرد . پس او وظيفه ‏اش اطاعت امر خداست
" همانا جن و انس را نيافريديم مگر برای اينكه مرا پرستش كنند " (سوره ذاريات  آیه 56)

او جز در راه پرستش خدای خويش و جزبا ياد او خود را نمی‏ يابد ، و اگر خدای خويش را فراموش كند خود را فراموش می ‏كند و نمی‏ داند كه‏ كيست و برای چيست و چه بايد كند و كجا بايد برود

" همانا از آنان مباشيد كه خدا را فراموش كردند و خداوند خودشان را ازياد خودشان برد " (سوره حشر  آیه 18)

او همين كه از اين جهان برود و پرده‏ء تن كه حجاب چهره‏ء جان است‏ دور افكنده شود ، بسی حقايق پوشيده كه امروز بر او نهان است بروی آشكار گردد
" همانا پرده را كنار زديم ، اكنون ديده ‏ات تيز است " (سوره ق آیه 22)
او تنها برای مسائل مادی كار نمی‏ كند ، يگانه محرك او حوايج مادی‏ زندگی نيست . او احيانا برای هدف ها و آرمان هايی بس علی می‏ جنبد و می‏ جوشد . او ممكن است كه از حركت و تلاش خود جزر رضای آفريننده ، مطلوبی ديگر نداشته باشد
" ای نفس آرامش يافته ! همانا به سوی پرورد گارت باز گرد با خشنودی‏ متقابل : تو از او و او از تو خشنود " (سوره فجر آیه 28)
" خداوند به مردان و زنان با ايمان باغها و عده كرده است كه در آنها نهرها جاری است ، جاويدان در آنجا خواهند بود و هم مسكن های پاكيزه ، اما خشنودی خدا از همه‏ء اينها برتر و بالاتر است . آن است رستگاری بزرگ " (سوره توبه آیه 72)

 

بنابر آنچه گفته شد از نظر قرآن انسان موجودی است برگزيده از طرف‏ خداوند ، خليفه و جانشين او در زمين ، نيمه ملكوتی و نيمه مادی ، دارای فطرتی خدا آشنا ، آزاد ، مستقل ، امانتدار خدا و مسؤول خويشتن و جهان ، مسلط بر طبيعت و زمين و آسمان ، ملهم به خير و شر ، و جودش از ضعف و ناتوانی آغاز می‏شود و به سوی قوت و كمال سير می‏ كند و بالا می‏ رود اما جز در بارگاه الهی و جز با ياد او آرام نمی‏ گيرد ، ظرفيت‏ علمی و عملی‏اش نا محدود است ، از شرافت و كرامتی ذاتی بر خوردار است‏ ، احيانا انگيزه هايش هيچ گونه رنگ مادی و طبيعی ندارد ، حق بهره گيری‏ مشروع از نعمت های خدا به او داده شده است ولی در برابر خدای خودش و ظيفه دار است

ضد ارزشها

در عين حال ، همين موجود در قرآن مورد بزرگترين نكوهش ها و ملامت ها قرار گرفته است
" او بسيار ستمگر و بسيار نادان است " (سوره احزاب آیه 72)
" او نسبت به پروردگارش بسيار ناسپاس است " (سوره حج  آیه 66)

" او آنگاه كه خود را مستغنی می‏بيند طغيان می‏ كند " (سوره علق آیه 7)
" او عجول و شتابگر است " (سوره اسراء  آیه 11)

" او هرگاه به سختی بيفتد و خود را گرفتار ببيند ، ما را در هر حال ( به يك پهلو افتاده و يا نشسته و يا ايستاده ) می ‏خواند .

همين كه گرفتاری‏ را از او بر طرف كنيم گويی چنين حادثه ‏ای پيش نيامده است " (سوره یونس آیه 12)
" او تنگ چشم و ممسك است " (سوره اسراء  آیه 100)

" او مجادله گرترين مخلوق است " (سوره کهف آیه 54)
" او حريص آفريده شده است " (سوره معارج آیه 19)
" اگر بدی به او رسد ، جزع كننده است و اگر نعمت به او رسد بخل‏ كننده است " (سوره معارج آیه 19)

زشت يا زيبا ؟

چگونه است ؟ آيا انسان از نظر قرآن يك موجود زشت و زيباست ، آن هم‏ زشت زشت و زيبای زيبا ؟ آيا انسان يك موجود دو سرشتی است : نيمی از سرشتش نور است و نيمی‏ ظلمت ؟ چگونه است كه قرآن ، هم او را منتها درجه مدح می‏ كند و هم منتها درجه مذمت ؟ ! حقيقت اين است كه اين مدح و ذم ، از آن نيست كه انسان يك موجود دو سرشتی است : نيمی از سرشتش ستودنی است و نيم ديگر نكوهيدنی ، نظر قرآن‏ به اين است كه انسان همه‏ء كمالات را بالقوه دارد و بايد آنها را به‏ فعليت برساند ، و اين خود اوست كه بايد سازنده و معمار خويشتن باشد
شرط اصلی وصول انسان به كمالاتی ك ه بالقوه دارد " ايمان " است . از ايمان ، تقوا و عمل صالح و كوشش در راه خدا بر می‏خيزد ، به وسيله‏ء ايمان‏ است كه علم از صورت يك ابزار ناروا در دست نفس اماره خارج می‏ شود و به صورت يك ابزار مفيد در می آيد
پس انسان حقيقی كه خليفة الله است ، مسجود ملائكه است ، همه چيز برای‏ اوست و بالاخرش دارنده‏ء همه‏ء كمالات انسانی است ، انسان بعلاوه‏ء ايمان‏ است ، نه انسان منهای ايمان . انسان منهای ايمان ، كاستی گرفته و ناقص‏ است .

چنين انسانی حريص است ، خونريز است ، بخيل و ممسك است ، كافر است ، از حيوان پست‏ تر است
در قرآن آياتی آمده است كه روشن می ‏كند انسان ممدوح چه انسانی است و انسان مذموم چه انسانی است . از اين آيات استنباط می ‏شود كه انسان فاقد ايمان وجدا از خدا انسان واقعی نيست . انسان اگر به يگانه حقيقتی كه با ايمان به او وياد او آرام می‏ گيرد بپيوندد ، دارنده‏ء همه‏ء كمالات است و اگر از آن حقيقت - يعنی خدا - جدا بماند ، درختی را ماند كه از ريشه‏ء خويشتن جدا شده است . ما به عنوان نمونه دو آيه را ذكر می‏كنيم : «بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ

وَالْعَصْرِ -إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ-إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ-»(سوره عصر)
سوگند به عصر ، همانا انسان در زيان است ، مگر آنان كه ايمان آورده و شايسته عمل كرده و يكديگر را به حق و صبر و مقاومت توصيه كرده‏ اند
وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ ۖ لَهُمْ قُلُوبٌ لَّا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَّا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَّا يَسْمَعُونَ بِهَا ۚ أُولَـٰئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ ۚ أُولَـٰئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ (سوره اعراف آیه 179)
" همانا بسياری از جنيان و آدميان را برای جهنم آفريده ‏ايم ( پايان‏ كارشان جهنم است ) ، زيرا دلها دارند و با آنها فهم نمی‏ كنند ، چشمها دارند و با آنها نمی‏ بينند ، گوش ها دارند و با آنها نمی‏ شنوند . اينها مانند چهار پايان بلكه راه گم كرده ‏ترند "

ادامه دارد.....


نسیم سحر دات آی آر

تعجیل در ظهور آقا امام زمان عج صلوات

 

مطالب مرتبط

تظرات ارسال شده

کد امنیتی رفرش