إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّـهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِ
- نویسنده : نسیم سحر
- بازدید : 1367 مشاهده
- دسته بندی : قرآن , قرآن و اهل بیت ,

إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّـهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا(قسمتی از آیه 33 سوره الاحزاب)-بررسی و تفسیر آیه تطهیر
بررسی و تفسیر آیه تطهیر:
واژه «رجس» به معنى شىء ناپاك است خواه ناپاك از نظر طبع آدمى باشد يا به حكم عقل يا شرع و يا همه اين ها و اينكه در بعضى از كلمات، «رجس» به معنى «گناه» يا «شرك» يا «بخل و حسد» و يا «اعتقاد باطل» و مانند آن تفسير شده، در حقيقت بيان مصداق هائى از آن است، و گرنه مفهوم اين كلمه، مفهومى عام و فراگير است، و همه انواع پليديها را به حكم اينكه الف و لام در اينجا به اصطلاح «الف و لام جنس» است شامل می شود .
«تطهير» به معنى پاك ساختن و در حقيقت تأكيدى است بر مسأله «اذهاب رجس» و نفى پليدي ها، و ذكر آن به صورت «مفعول مطلق» در اينجا نيز تأكيد ديگرى بر اين معنى محسوب میشود.
واژه «رجس» به معنى شىء ناپاك است خواه ناپاك از نظر طبع آدمى باشد يا به حكم عقل يا شرع و يا همه اين ها و اينكه در بعضى از كلمات، «رجس» به معنى «گناه» يا «شرك» يا «بخل و حسد» و يا «اعتقاد باطل» و مانند آن تفسير شده، در حقيقت بيان مصداق هائى از آن است، و گرنه مفهوم اين كلمه، مفهومى عام و فراگير است، و همه انواع پليدي ها را به حكم اينكه الف و لام در اينجا به اصطلاح «الف و لام جنس» است شامل می شود .
«تطهير» به معنى پاك ساختن و در حقيقت تأكيدى است بر مسأله «اذهاب رجس» و نفى پليدي ها، و ذكر آن به صورت «مفعول مطلق» در اينجا نيز تأكيد ديگرى بر اين معنى محسوب می شود.
و اما تعبير «اهل البيت» به اتفاق همه علماى اسلام و مفسران اشاره به اهلبيت پيامبر (صلى الله عليه و آله) است، و اين چيزى است كه از ظاهر خود آيه نيز فهميده مى شود، چرا كه «بيت» گرچه به صورت مطلق در اينجا ذكر شد، اما به قرينه آيات قبل و بعد، منظور از آن بيت و خانه پيامبر (صلى الله عليه و آله) است .
و اما اينكه مقصود از «اهل بيت پيامبر» (صلى الله عليه و آله) در اينجا چه اشخاصى مى باشد؟ درميان مفسران گفتگو است، بعضى آن را مخصوص همسران پيامبر (صلى الله عليه و آله) دانسته اند، و آيات قبل و بعد را كه درباره ازواج رسول خدا (صلى الله عليه و آله) سخن مى گويد، قرينه اين معنى شمرده اند .
ولى با توچه به يك مطلب، اين عقيده نفى می شود و آن اينكه ضميرهائى كه در آيات قبل و بعد آمده عموما به صورت «جمع مؤنث» است، در حالى كه ضمائر اين قسمت از آيه (انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا) همه به صورت «جمع مذكر» است، و اين نشان مى دهد معنى ديگرى در نظر بوده است .
لذا بعضى ديگر از مفسران از اين مرحله گام فراتر نهاده و آيه را شامل همه خاندان پيامبر اعم از مردان و همسران او دانسته اند.
از سوى ديگر روايات بسيار زيادى كه در منابع اهل سنت و شيعه وارد شده معنى دوم يعنى شمول همه خاندان پيامبر (صلى الله عليه و آله) را نيز نفى میكند و مى گويد: مخاطب در آيه فوق منحصرا پنج نفرند: پيامبر (صلى الله عليه و آله) على (عليه السلام) و فاطمه (سلام الله عليها) و حسن (عليه السلام) و حسين (عليه السلام). با وجود اين نصوص فراوان كه قرينه روشنى بر تفسير مفهوم آيه است تنها تفسير قابل قبول براى اين آيه همان معنى سوم يعنى اختصاص به «خمسه طيبه» است.
تنها سوالى كه در اينجا باقى مى ماند اين است كه چگونه در لابلاى بحث از وظايف زنان پيامبر (صلى الله عليه و آله) مطلبى گفته شده است كه شامل زنان پيامبر (صلى الله عليه و آله) نمی شود .
پاسخ اين سؤال را مفسر بزرگ مرحوم «طبرسى» در «مجمع البيان» چنين مى گويد: «اين اولين بار نيست كه در آيات قرآن به آياتى بر خورد مى كنيم كه در كنار هم قرار دارند و اما از موضوعات مختلفى سخن مى گويند، قرآن پر است از اين گونه بحثها، همچنين در كلام فصحاى عرب واشعار آنان نيز نمونه هاى فراوانى براى اين موضوع موجود است»
مفسر بزرگ نويسنده «الميزان» پاسخ ديگرى بر آن افزوده كه خلاصه اش چنين است: «ما هيچ دليلى در دست نداريم كه جمله انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس ... همراه اين آيات نازل شده است، بلكه از روايات به خوبى استفاده میشود كه اين قسمت جداگانه نازل گرديده اما به هنگام جمع آورى آيات قرآن در عصر پيامبر يا بعد از آن دركنار اين آيات قرار داده شده است
پاسخ سومى كه مى توان از سوال داد اين است كه قرآن مى خواهد به همسران پيامبر (صلى الله عليه و آله) بگويد: شما در ميان خانواده اى قرار داريد كه گروهى از آنان معصومند، كسى كه در زير سايه درخت عصمت و در كانون معصومان قرار گرفته سزاوار است كه بيش از ديگران مراقب خود باشد و فراموش نكند كه انتساب او به خانواده اى كه پنج معصوم پاك در آن است مسئوليت هاى سنگينى براى او ايجاد می كند، و خدا و خلق انتظارات فراوانى از او دارند.
برهان روشن عصمت
بعضى از مفسران، «رجس» را در آيه فوق، تنها اشاره به شرك و يا «گناهان كبيره زشت» همچون «زنا» دانسته اند، در حالى كه هيچ دليلى بر اين محدوديت در دست نيست، بلكه اطلاق «الرجس» (با توجه به اينكه الف و لام آن «الف و لام جنس» است) هرگونه پليدى و گناه را شامل میشود، چرا كه گناهان همه رجسند، و لذا اين كلمه در قرآن به «شرك»، «مشروبات الكلى»«قمار»«نفاق» «گوشتهاى حرام و ناپاك» و مانند آن اطلاق شده است (حج/30 ـ مائده/90 ـ توبه/125 ـ انعام/145) و با توجه به اينكه اراده الهى تخلف ناپذير است، و جمله انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس دليل بر اراده حتمى او مى باشد، مخصوصا با توجه به كلمه «انما» كه براى حصر و تأكيد است روشن مى شود كه اراده قطعى خداوند بر اين قرار گرفته كه اهلبيت از هرگونه رجس و پليدى و گناه پاك باشند، و اين همان مقام عصمت است اين نكته نيز قابل توجه است كه منظور از اراده الهى در اين آيه دستورات و احكام او در مورد حلال و حرام نيست، چرا كه اين دستورات شامل همگان مى شود و اختصاص به اهلبيت ندارد بنابراين با مفهوم كلمه انما سازگار نمى باشد پس اين اراده مستمر اشاره به يك نوع امداد الهى است كه اهل بيت را بر عصمت و ادامه آن يارى مى دهد و در عين حال منافات با آزادى اراده و اختيار ندارد (چنانكه قبلا شرح داديم) در حقيقت مفهوم آيه همان چيزى است كه در «زيارت جامعه» نيز آمده است «عصمكم الله من الذلل و آمنكم من الفتن، و طهركم من الدنس، و اذهب عنكم الرجس، و طهركم تطهيرا»: «خداوند شما را از لغزشها حفظ كرد و از فتنه انحرافات در امان داشت، و از آلودگيها پاك ساخت و پليدى را از شما دور كرد، و كاملا تطهير نمود. با اين توضيح در دلالت آيه فوق بر مقام عصمت اهل بيت نبايد ترديد كرد .
اهل بيت چه كسانى هستند؟
گفتيم اين آيه گرچه در لابلاى آيات مربوط به همسران پيامبر (صلى الله عليه و آله) آمده اما تغيير سياق آن (تبديل ضميرهاى «جمع مونث» به «جمع مذكر») دليل بر اين است كه اين آيه محتوائى جداى از آن آيات دارد .
به همين دليل حتى كسانى كه آيه را مخصوص به پيامبر (صلى الله عليه و آله) و على و فاطمه وحسن و حسين عليهم السلام ندانسته اند معنى وسيعى براى آن قائل شده اند كه هم اين بزرگواران را شامل مى شود وهم همسران پيامبر صلى الله عليه و آله را ولى روايات فراوانى در دست داريم كه نشان مى دهد آيه مخصوص اين بزرگواران است، و همسران در اين معنى داخل نيستند هر چند از احترام متناسب برخوردارند. اينك بخشى از آن روايات را ذيلا از نظر مى گذرانيم.
رواياتى كه از خود همسران پيامبر (صلى الله عليه و آله) نقل شده و مى گويد: «هنگامى كه پيامبر (صلى الله عليه و آله) سخن از اين آيه شريفه مى گفت، ما از او سؤال كرديم كه جزء آن هستيم فرمود: شما خوبيد اما مشمول اين آيه نيستيد.
از آن جمله روايتى است كه ثعلبى در تفسير خود از ام سلمه نقل كرده كه پيامبر (صلى الله عليه و آله) در خانه خود بود كه فاطمه (سلام الله عليها) پارچه حريرى نزد آن حضرت آورد پيامبر (صلى الله عليه و آله) فرمود: همسر و دو فرزندانت حسن و حسين را صدا كن، آنها را آورد، سپس غذا خوردند بعد پيامبر (صلى الله عليه و آله) عبائى بر آنها افكند و گفت: اللهم هؤلاء اهلبيتى و عترتى فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهيرا: خداوندا اينها خاندان منند، پليدى را از آنها دور كن، و از هر آلودگى پاكشان گردان، و در اينجا آيه انما يريد الله نازل شد، من گفتم آيا من هم با شما هستم اى رسول خدا فرمود: انك الى الخير، تو بر خير و نيكى هستى، اما در زمره اين گروه نيستى .
و نيز ثعلبى خود از عايشه چنين نقل مى كند: هنگامى كه از او در باره جنگ جمل و دخالت او در آن جنگ ويرانگر سؤال كردند (با تأسف) گفت: اين يك تقدير الهى بود و هنگامى كه درباره على عليه السلام از او سؤال كردند چنين گفت :
تسئلنى عن احب الناس كان الى رسول الله (ص) و زوج احب الناس، كان الى رسول الله لقد رأيت عليا و فاطمة و حسنا و حسينا عليهم السلام و جمع رسول الله (ص) بثوب عليهم ثم قال: اللهم هؤلاء اهلبيتى و حامتى فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهيرا، قالت: فقلت يا رسول الله ! انا من اهلك قال تنحى فانك الى خير .
آيا از من درباره كسى سؤال مى كنى كه محبوبترين مردم نزد پيامبر (صلى الله عليه و آله) بود، و از كسى مى پرسى كه همسر محبوبترين مردم نزد رسولخدا (صلى الله عليه و آله) بود، من با چشم خود، على و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام را ديدم كه پيامبر (صلى الله عليه و آله) آنها را در زير لباسى جمع كرده بود و فرمود: خداوندا اينها خاندان منند و حاميان من، رجس را از آنها ببر و از آلودگيها پاكشان فرما، من عرض كردم اى رسولخدا آيا من هم از آنها هستم، فرمود؛ دورباش، تو بر خير و نيكى هستى، اما جزء اين جمع نمى باشى .
اين گونه روايات با صراحت مى گويد كه همسران پيامبر (صلى الله عليه و آله) جزء عنوان اهلبيت در اين آيه نيستند.
روايات بسيار فراوانى در مورد حديث كساء به طور اجمال وارد شده كه از همه آنها استفاده میشود، پيامبر (صلى الله عليه و آله)، على و فاطمه وحسن و حسين (عليهم السلام) را فراخواند ـ و يا به خدمت او آمدند ـ پيامبر (صلى الله عليه و آله) عبائى بر آنها افكند و گفت : خداوندا اينها خاندان منند، رجس و آلودگى را از آنها دور كن، در اين هنگام آيه انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس نازل گرديد .
دانشمند معروف حاكم حسكانى نيشابورى در شواهد التنزيل اين روايات را به طرق متعدد از راويان مختلفى گردآورى كرده است.
در اينجا اين سؤال جلب توجه مى كند كه هدف از جمع كردن آنها در زير كساء چه بوده؟
گويا پيامبر (صلى الله عليه و آله) مى خواسته است كاملا آنها را مشخص كند و بگويد آيه فوق تنها درباره اين گروه است، مبادا كسى مخاطب را در اين آيه تمام بيوتات پيامبر صلى الله عليه و آله و همه كسانى كه جزء خاندان او هستند، بداند حتى در بعضى از روايات آمده است كه پيامبر (صلى الله عليه و آله) سه بار اين جمله را تكرار كرد: خداوندا اهلبيت من اينها هستند پليدى را از آنها دور كن .
اللهم هؤلاء اهلبيتى و خاصتى فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهيرا در روايات فراوان ديگرى مى خوانيم: بعد از نزول آيه فوق، پيامبر صلى الله عليه و آله مدت شش ماه، هنگامى كه براى نماز صبح از كنار خانه فاطمه سلام الله عليها مىگذشت صدا مى زد.
الصلوة يا اهل البيت انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا
هنگام نماز است اى اهل بيت، خداوند مى خواهد پليدى را از شما اهلبيت دور كند و شما را پاك سازد، اين حديث را حاكم حسكانى از انس بن مالك نقل كرده است .
در روايت ديگرى كه از ابو سعيد خدرى از پيامبر صلى الله عليه و آله نقل شده مى خوانيم : پيامبر اين برنامه را تا هشت يا نه ماه ادامه داد، حديث فوق را ابن عباس نيز از پيامبر (صلى الله عليه و آله) نقل كرده است .
اين نكته قابل توجه است كه تكرار اين مسأله در مدت شش يا هشت يا نه ماه به طور مداوم در كنار خانه فاطمه سلام الله عليها براى اين است كه مطلب را كاملا مشخص كند تا در آينده ترديدى براى هيچك باقى نماند كه اين آيه تنها در شأن اين گروه نازل شده است بخصوص اينكه تنها خانه اى كه در ورودى آن در مسجد پيامبر (صلى الله عليه و آله) باز مى شد، بعد از آنكه دستور داد درهاى خانه هاى ديگران به سوى مسجد بسته شود در خانه فاطمه بود و طبعا هميشه جمعى از مردم به هنگام نماز اين سخن را در آنجا از پيامبر مى شنيدند.
با اينحال جاى تعجب است كه بعضى از مفسران اصرار دارند كه آيه مفهوم عامى دارد و همسران پيامبر صلى الله عليه و آله نيز در آن وارد هستند، هر چند اكثريت علماى اسلام اعم از شيعه و اهل سنت آن را محدود به اين پنج تن مى دانند .
قابل توجه اينكه عايشه همسر پيامبر (صلى الله عليه و آله) كه طبق گواهى روايات اسلامى در بازگو كردن فضائل خود و ريزه كاريهاى ارتباطش با پيامبر چيزى فرو گذار نمى كرد اگر اين آيه شامل او مى شد قطعا در لابلاى سخنانش به مناسبتهائى از آن سخن مى گفت در حالى كه هرگز چنين چيزى از او نقل نشده است .
روايات متعددى از ابوسعيد خدرى صحابى معروف نقل شده كه با صراحت گواهى مى دهد اين آيه تنها درباره همان پنج تن نازل شده است، نزلت فى خمسة: فى رسول الله و على و فاطمه والحسن و الحسين عليهم السلام .
اين روايات به قدرى زياد است كه بعضى از محققين آن را متواتر مى دانند .
از مجموع آنچه گفتيم نتيجه مى گيريم كه منابع و راويان احاديثى كه دلالت بر انحصار آيه به پنج تن مى كند به قدرى زياد است كه جاى ترديد در آن باقى نمى گذارد تا آنجا كه در شرح احقاق الحق بيش از هفتاد منبع ازمنابع معروف اهل سنت گرد آورى شده ومنابع شيعه در اين زمينه از هزار هم میگذرد، نويسنده كتاب شواهد التنزيل كه از علماى معروف برادران اهل سنت است بيش از 130 حديث در اين زمينه نقل كرده است .
از همه اينها گذشته پاره اى از همسران پيامبر (صلى الله عليه و آله) در طول زندگى خود به كارهائى دست زدند كه هرگز با مقام معصوم بودن سازگار نيست، مانند ماجراى جنگ جمل كه قيامى بود بر ضد امام وقت كه سبب خونريزى فراوانى گرديد و به گفته بعضى از مورخان تعداد كشتگان اين جنگ به هفده هزار نفر بالغ مى شد. بدون شك اين ماجرا به هيچوجه قابل توجيه نيست و حتى مى بينيم كه خود عايشه نيز بعد از اين حادثه اظهار ندامت مى كند كه نمونه اى از آن در بحثهاى پيشين گذشت، عيبجوئى كردن عايشه از خديجه كبرى كه از بزرگترين و فداكارترين و با فضيلت ترين زنان اسلام است در تاريخ اسلام مشهور است، اين سخن به قدرى بر پيامبر (صلى الله عليه و آله) ناگوار آمد كه از شدت غضب مو بر تنش راست شد و فرمود به خدا سوگند هرگز همسرى بهتر از او نداشتم، او زمانى ايمان آورد كه مردم كافر بودند و زمانى اموالش را در اختيار من گذاشت كه مردم همه از من بريده بودند.
آيا اراده الهى در اين آيه تكوينى است يا تشريعى؟
در لابلاى تفسير آيه، اشارهاى به اين موضوع داشتيم كه «اراده» در جمله انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس، اراده تكوينى است نه تشريعى براى توضيح بيشتر بايد ياد آورد شويم كه منظور از اراده تشريعى همان اوامر و نواهى الهى است،فى المثل خداوند از ما نماز و روزه و حج و جهاد خواسته، اين اراده تشريعى است، معلوم است كه اراده تشريعى به افعال ما تعلق مىگيرد نه افعال خداوند، در حالى كه در آيه فوق، متعلق اراده افعال خدا است، مى گويد: خدا اراده كرده است كه پليدى را از شما ببرد، بنابراين چنين اراده اى بايد تكوينى باشد، و مربوط به خواست خداوند در عالم تكوين افزون بر اين، مسأله «اراده تشريعى» نسبت به پاكى و تقوا، انحصار به اهلبيت عليه السلام ندارد چرا كه خدا به همه دستور داده است پاك باشند و با تقوا، واين مزيتى براى آنها نخواهد بود، زيرا همه مكلفان مشمول اين فرمانند.
به هر حال اين موضوع يعنى اراده تشريعى نه تنها با ظاهر آيه سازگار نيست كه با احاديث گذشته به هيچوجه تناسبى ندارد، زيرا همه اين احاديث سخن از يك مزيت والا و ارزش مهم ويژه میكند كه مخصوص اهلبيت عليه السلام است اين نيز مسلم است كه رجس در اينجا به معنى پليدى ظاهرى نمى باشد، بلكه اشاره به پليديهاى باطنى است و اطلاق اين كلمه، هرگونه انحصار و محدوديت را در شرك و كفر و اعمال منافى عفت و مانند آن نفى مى كند، و همه گناهان و آلودگيهاى عقيدتى و اخلاقى و عملى را شامل میشود .
نكته ديگرى كه بايد به دقت متوجه آن بود اين است كه اراده تكوينى كه به معنى خلقت و آفرينش است در اينجا به معنى مقتضى است نه علت تامه، تا موجب جبر و سلب اختيار گردد .
توضيح اينكه:
مقام عصمت به معنى يك حالت تقواى الهى است كه با امداد پروردگار در پيامبران وامامان ايجاد میشود اما با وجود اين حالت، چنان نيست كه آنها نتوانند گناه كنند، بلكه قدرت اين كار را دارند و با اختيار خود از گناه چشم میپوشند، درست همانند يك طبيب بسيار آگاه كه هرگز يك ماده بسيار سمى را كه خطرات جدى آن را مى داند هرگز نمیخورد با اينكه قدرت بر اين كار دارد، اما آگاهيها و مبادى فكرى و روحى او سبب مى شود كه با ميل و اراده خود از اين كار چشم بپوشد .
اين نكته نيز لازم به ياد آورى استكه اين تقواى الهى موهبت ويژه اى است كه به پيغمبران داده شد نه به ديگران، ولى بايد توجه داشت كه خداوند اين امتياز را به خاطر مسئوليت سنگين رهبرى به آنها داده بنابراين امتيازى است كه بهره آن عايد همگان مى شود و اين عين عدالت است، درست مانند امتياز خاصى است كه خداوند به پرده هاى ظريف و بسيار حساس چشم داده كه تمام بدن از آن بهره مى گيرد .
از اين گذشته به همان نسبت كه پيامبران امتياز دارند و مشمول مواهب الهى هستند مسئوليتشان نيز سنگين است ويك ترك اولاى آنها معادل يك گناه بزرگ افراد عادى است، و اين مشخص كننده عدالت است .
نتيجه اينكه: اين اراده يك اراده تكوينى است در سرحد يك مقتضى (نه علت تامه) و در عين حال نه موجب جبر است ونه سلب مزيت و افتخار.
پی نوشت:
راغب» در كتاب «مفردات» درماده «رجس» معنى فوق و چهار نوع مصداق آن را بيان كرده است
اينكه بعضى «بيت» را در اينجا اشاره به «بيت الله الحرام» و كعبه دانسته اند و اهل آن را «متقون» شمرده اند بسيار با سياق آيات نامتناسب است، چرا كه در اين آيات سخن از پيامبر (ص) و بيت او در ميان است نه بيت الله الحرام و هيچگونه قرينه اى بر آنچه گفته اند وجود ندارد
تفسير نمونه جلد 17
آية الله مكارم و گروه نويسندگان
منبع اصلی:قرآن پژوهان شمال
باز نشر و ویرایش متن:نسیم سحر دات آی آر
تعجیل در ظهور آقا امام زمان عج صلوات
التماس دعــــــــــــــا دوست عزیز