YPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd"> نقد و بررسی فیلم کمدی خارجی مثلث غم (Triangle of Sadness)
زمان جاری : سه شنبه 16 اردیبهشت 1404 - 11:48 قبل از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم


سلام دوست عزیز؛
به انجمن سرگرمی ، تفریحی و دوستانه خودت خوش اومدی
براي مشاهده تالار ها با امکانات کامل میتونید از طريق گزینه های زیر اقدام کنيد
عضویت سریع و آسان
یا
ورود به حساب کاربری


آیا میدانید؟ ایا میدانید :






تعداد بازدید 65
نویسنده پیام



ارسال‌ها : 51
عضویت: 23 /7 /1399
نقد و بررسی فیلم کمدی خارجی مثلث غم (Triangle of Sadness)

روبن اوستلوند برای این نمایش، طنز آشکار ریاکاری معاصر، برنده جایزه برتر جشنواره کن شد. من وسوسه شده‌ام که این نقد و بررسی فیلم «مثلث غم» روبن اوستلوند را با عذرخواهی از لارس فون تریر و میشائیل هانکه به‌خاطر تردید، دوگانگی و ناامیدی آشکاری که نسبت به برخی از فیلم‌های آنها در گذشته ابراز کرده‌ام آغاز کنم. این بدان معنا نیست که من هیچ یک از آن را پس نمی‌گیرم: من هنوز در سینمای اروپا تمایلی را پیدا می‌کنم که آن کارگردانان به طور مکرر با تحریکات ساده و برانگیختگی سادومازوخیستی تماشاگران بورژوای مشتاق خود اهانت‌آمیز تردد می‌کنند. اما هر دوی آنها حداقل با سختگیری رسمی و انضباط فکری به وحشت بی حد و حصر غرب کلان شهر مدرن نزدیک می شوند و به همین دلیل گاهی اوقات مرا نه تنها آزرده، بلکه واقعاً مضطرب و حتی متاثر کرده اند.

اوستلوند، که مانند هانکه دو بار برنده نخل طلای کن شده است - فون تریر فقط یک بار برای "رقصنده در تاریکی" موفق به کسب نخل طلا شده است - موضوع متفاوتی است. آنها فیلمسازان تأثیرگذاری هستند. او به معنای تحقیرآمیز شبکه های اجتماعی کلمه، یک تأثیرگذار است. او مانند کلارابل به پاگلیاچی فون تریر یا هامبورگ به پروفسور موریارتی هانکه است: شخصیتی به اندازه کافی سرگرم کننده است، اما به شرطی که او را خیلی جدی نگیرید.

که ممکن است برای او مناسب باشد. جدیدترین فیلم‌های او - «فورس ماژور» و دو برنده جشنواره کن، «میدان» و «مثلث غم» - وقتی احمقانه‌ترین هستند، بهترین هستند. اما مهارت های کمیک متوسط اوستلوند با نیات طنز بزرگ پیوند خورده است. «مثلث غم» که در واقع ریبوت «جزیره گیلیگان» در خانه هنری سگ پشمالو است، بینش‌های زیادی درباره سطحی بودن سوپرمدل‌ها، ابتذال الیگارش‌های روسی و نابرابری بی‌رحمانه سرمایه‌داری مصرف‌کننده جهانی دارد.

از دیگر مکاشفه های شگفت انگیز اوستلوند: آب مرطوب است و مدفوع بوی بد می دهد. این دو ماده در طول طوفانی در دریا که در بوفه یک قایق تفریحی لوکس که در آن مدل‌ها، الیگارش و دیگر شخصیت‌ها در حال غوطه‌ور شدن هستند، به وفور یافت می‌شوند. در طول شام، استفراغ زیادی وجود دارد، و پس از آن که توالت‌ها بالا می‌روند، حتی بیشتر می‌شود. آشفتگی حاصل چیزی است که شما ممکن است آن را یک استعاره مختلط، یا شاید فقط یک استعاره زائد بنامید.

بیشتر بخوانید: بررسی فیلم جدید 2022 Hatching

قبل از طوفان، مدتی را با کارل (هاریس دیکنسون) و یایا (چارلبی دین) گذرانده‌ایم، بازیگران حرفه‌ای که کار مدلینگ خود را با تبلیغات خود در رسانه‌های اجتماعی تکمیل می‌کنند. ما آنها را در یک قرار شام ناخوشایند دنبال می کنیم، جایی که کارل تعجب می کند که چرا همیشه چک را می گیرد، حتی اگر یایا پول بیشتری به دست آورد. استدلالی که کارل با درستکاری سرسختانه مردی در توییتر که سؤالات جدی می پرسد دنبال می کند، نشان دهنده امتناع اوستلوند از پایبندی به این تصور فاسد بورژوازی است که ایجاز، روح شوخ طبعی است. هیچ اسب مرده ای نیست که او را نزند.

و بنابراین ما به کارل و یایا در قایق بادبانی می‌پیوندیم، با سایر سیباری‌ها و کارکنانی که توسط پائولا (ویکی برلین) رهبری می‌شود، که موقعیت میانی دشواری را بین کسانی که روی عرشه‌ها آفتاب می‌گیرند و کسانی که زیر آن زحمت می‌کشند اشغال می‌کند. دیمیتری، ثروتمند روسی، آنجاست - همراه با همراهانش - با جذابیت عرق‌ریزه‌ای که توسط زلاتکو بوریک فوق‌العاده بازی می‌کند. همچنین یک زوج پیر انگلیسی شیرین که معلوم شد دلال اسلحه هستند. کاپیتان (وودی هارلسون) به اتاق خود رفته است، جایی که تا زمانی که فاجعه رخ دهد مست می ماند.

بیشتر بخوانید: بررسی بازی Doom Eternal

وقتی این کار انجام شد، او و دیمیتری فرماندهی P.A قایق را بر عهده می گیرند. سیستم. در حالی که میهمانان شام خود را سرفه می کنند، این دو مرد در مورد سرمایه داری در سطح لیسانس سرفه می کنند. کاپیتان یک کمونیست مغرور است - کنایه را کشف کنید! - و او با نقل قول هایی از کارل مارکس، مارک تواین، نوام چامسکی و سایر منابع خرد چپ که به راحتی قابل جستجو در گوگل هستند، صحبت می کند. دیمیتری که تا حدودی از کمونیسم و منابع خود آگاهی دارد، ورزش خوبی در مورد آن است، اما یک بحث فلسفی مست اغلب سرگرم کننده تر از شهادت است. این بحث به اوستلوند اجازه می‌دهد تا روشنفکری خود را که عمیق‌تر از روشنفکری آن‌ها نیست، بلکه کمتر صادقانه‌تر است، به زبان بیاورد.

اکشن نهایی در سواحل جزیره‌ای بیابانی ناشناخته به نظر می‌رسد، جایی که بازماندگان با اجبار تمثیلی درباره قدرت و طبیعت انسان به نمایش می‌گذارند. این بهترین بخش فیلم است، تا حدی به این دلیل که اوستلوند به شخصیت‌ها اجازه می‌دهد مانند مردم رفتار کنند، نه اینکه رمزهای عجیب و غریب در بازی اخلاقی بدبینانه‌اش باشد. اجراکنندگان کمک می‌کنند، به‌ویژه بوریک و دالی دی لئون، که نقش ابیگیل، عضوی از کارکنان نظافت قایق را بازی می‌کند که مهارت‌هایی برای بقا دارد که دیگران فاقد آن هستند. همانطور که من پیشنهاد کرده‌ام، ما به «جزیره گیلیگان» نزدیک‌تر هستیم تا لینا ورتمولر، اما این نمایش بسیار خوبی بود.

بیشتر بخوانید: نقد فیلم دانتون ابی 2 ؛ پرتره‌ای از خانواده‌ای سلطنتی

در نهایت، این یک فیلم بسیار بد است که با دقت بصری و زیرکی سطحی کافی برای فریب دادن هیئت داوران کن اجرا شده است، کاری که اوستلوند دو بار انجام داده است. شرم بر آنها! اما شاید ما نباید تعجب کنیم. طرح‌های پیچیده و پر پیچ و خم «مثلث غم» و «میدان» قصد افشای ریاکاری‌ها و تضادهای زندگی معاصر را دارند، اما آن‌ها بناهایی از رضایت و تبلیغات هوشمندانه برای وضعیت موجود هستند.

منبع: پلازا


دوشنبه 01 اسفند 1401 - 08:46
نقل قول این ارسال در پاسخ
تازه سازي پاسخ ها
پرش به انجمن :