حالا رمان معروف و پرطرفدار "دالان بهشتی" را بخوانید: در داستان دختر ۱۶ ساله ای به نام مهناز و پسر جوانی به نام محمد که در کنار یکدیگر زندگی می کنند، متوجه علاقه متقابل می شوند و ازدواج می کنند.
گزیده ای از کتاب:حفاظ های روی درها از آهن ظریف و پیچ و خم دار سفید بود، که نمای ساختمان را زیباتر می کرد و روبروی پله ها دری بود که به ساختمان باز می شد و دو طرفش پنجره های بلند سرتاسری داشت بعد از در ورودی ساختمان یک راهرو، پهن بود که به دیوار دست راستی جالباسی بزرگ چوبی بود، روبرویش آینه ای سرتاسری که اطرافش گچ بری ظریف داشت و بعد یک هال وسیع … یک طرف هال دو اتاق بود که یکی از آن ها شد اتاق مادر و پدرم و دومی بعدها شد اتاق منروبرو راه پله های مارپیچی بود که به بالا می رفت … سمت چپ آشپز خانه ای دلباز داشت که نورش را از حیاط خلوتی نقلی و تر تمیز می گرفت و بالاخره سالنی که فقط با دو ستون گچ بری و با فاصله از هال جدا می شد از پله ها که بالا می رفتی وارد یک هال مربع شکل می شدی … اتاق روبروی پله ها اتاق امیر شد و اتاق کناری اتاق علی و اتاق دست چپی انبار وسایل و جهیزیه من …کنار آن هم دری بود که به حمام بزرگ و روشنی باز می شد در طبقه دوم راه پله ای بود که باز به بالا می رفت … برخلاف آنچه به نظر می آمد که پله ها به پشت بام می رود، در …
رمان دالان بهشت از پرفروش ترین رمان های چند سال قبل است که اگر قصد خرید کتاب دارید حتما این رمان را از دست ندهید.