دروغ پردازی در بین کودکان خیلی شایع است به نحوی که در این سنین هنوز بچه ها یاد نگرفته اند این رویه که برگزیده اند کار اشتباهی است و از طرفی به خاطر ساده و بی آلایش بودن، این کودکان فکر می کنند مردم یا خوب هستند یا بد و این غیرممکن است که یک فرد خوب کار بد انجام دهد.
بچه ها تقریبا روش خاص و شناخته شده ای برای دروغ پردازی دارند و خیلی تمایل به داستان سرایی دارند که حقیقت ندارد و از روی تصورات آنها نشات می گیرد. در این مواقع بهترین کار این است که والدین در بین داستان سرایی کودک، کمک کنند تا حقایق به درستی بیان شود.
پدر و مادر و حتی مربیان مدارس و مهدکودک باید بدانند دروغ گفتن بچه ها برای به دست آوردن چیزی یا اجتناب از انجام کاری صورت می گیرد و از این رو نیاز است که حقیقت را با توجه به شواهدی که دارند با کودک و یا حتی نوجوان در میان گذارند.
برای جلوگیری از تکرار دروغگویی بچه ها باید نخست خود والدین و مربیان الگوی راستگویی برای آنان باشند و در مرحله بعد به فرزندان آموخت که دروغ گفتن اشتباه است و بهتر است که حقیقت را بگویند، راستگویی در کودکان را تشویق کنیم. برای دروغگویی پیامد منفی (تنبیه) در نظر بگیریم و اجازه ندهیم فرزندان با دروغ گفتن به آن چه میخواهند برسد.
والدین و مربیان سعی کنند کودک را با برچسب دروغگو خجالت زده نکنند، بزرگتر فرزندان برای اینکه بخواهد دروغگویی کودک را درمان یا از تکرار آن جلوگیری و به نوعی به راستگویی هدایت کند، نیاز است که دلیل دروغگویی را جویا شود، چرا که برخی مواقع کودک به دلیل اینکه اجازه بیان حقیقت را ندارد یا از سوی فرد دیگری تهدید شده یا برای بیان آن تنبیه خواهد شد، راهی جز توسل به دروغ پردازی پیدا نمی کنند.
آموزش نادرست، جلب توجه دیگران، احساس نیاز، ترس از بیان واقعیت، انتظار و توقع بیش از اندازه، ترس از مقایسه و سرزنش را از عمده عوامل گرایش کودکان و نوجوانان به دروغ پردازی است.