پدري كه وظايفش را بهدرستي انجام نميدهد و نميتواند آنطور كه بايد، از كودك مراقبت كند، در این صورت مادر ترجيح ميدهد فرزندش را دست چنين پدري نسپارد تا كمتر آسيب ببيند. گاهي مساله چيزي بيش از بيمسووليتي است و تنها ماندن كودك پيش پدر برايش خطر دارد. پدرهايي كه نميتوانند خشمشان را كنترل كنند و در حالت عصبانيت به اشيا و ديگران آسيب ميزنند، قابل اعتماد نيستند. علاوه بر اين گاهی پدرهاي ناسالمي هم هستند كه كودك را آزار جنسي ميدهند. طبيعي است مادر براي حفظ جان و سلامت روح و تن كودك نهتنها حاضر نيست پدر را وارد بازي كند بلكه ترجيح ميدهد هرچه بيشتر از كودك فاصله بگيرد.
اگر بيمسووليتي شامل بيدقتي در يكي، دو مورد باشد، مادر ميتواند در فضايي دوستانه، حساس بودن كودك را به پدر يادآوري كند و به اتفاق راهحلي براي اين مشكل پيدا كنند اما اگر مادر ميداند كه پدر كودكآزاري ميكند بايد به نحوي او را راضي كند تا براي درمان به متخصص مراجعه كند. اگر هم راضي به درمان نشد، بهترين راه اين است كه كودك را با پدر تنها نگذارد.