دیه مالی است که توسط جانی یا قائم مقام او به مجنیعلیه یا ولی او به سبب قتل، جنایت بر نفس و یا جنایت بر عضو پرداخت میشود. جبران خسارات بدنی عموماً با پرداخت دیه یا ارش صورت می گیرد. ( نوع و میزان خسارت دیه در قانون مشخص شده است اما میزان خسارت ارش در قانون مشخص نیست). در قانون دیه خاصی برای هر یک از اعضای بدن درنظرگرفته شده است که طبق شرایط مختلف به آنهــا تعلق میگیرد. مو، دست، پــا، چشم و بقیه اعــضای بدن هــر کدام دیه خاص خود را دارند، که نسبت به دیه کامل در نظر گرفته میشود. وجوب پرداخت «دیه»، ودیعه یا خونبها از قوانین است و بر اساس تعاریف به مال یا پولی اطلاق می گردد که به سبب کشتن انسان یا نقص عضو به فرد آسیب دیده یا به بازماندگان او پرداخت میشود. در تعریف حقوقی، دیه کیفر نقدی است که از مجرم به نفع مجنیعلیه یا قائم مقام او دریافت می شود. (تعیین میزان دیه توسط دادگاه انجام می شود). همان گونه که می دانید میزان دیه برای مرد و زن مسلمان و مردان و زنان سایر دینهای آسمانی متفاوت است. شیوه محاسبه و پرداخت دیه پرداخت دیه در ایران بر عهده فرد مقصر است و اگر وی فوت كرده باشد از ماترک وی گرفته میشود. البته امروزه پرداخت دیه در تصادفات رانندگی توسط شرکتهای بیمه انجام می شود. مواردی نیز وجود دارد که پرداخت دیه توسط حکومت انجام می شود. (مثال: دیه افرادی که در اثر ازدحام کشته يا زخمی شوند، دیه جسد مقتولی که در خیابان و اماکن عمومی پیدا شود و نتوان قتل آن را به کسی نسبت داد). در چنین شرایطی نوع قتل صورت گرفته (عمدی یا غیرعمدی بودن آن) تأثیری نخواهد داشت.
مثال: اگر یک حادثه رانندگی رخ دهد و مراجع انتظامی قتل را عمد تشخیص دهند و مقصر یا قاتل در نزد مراجع قضایی شناخته نشود، ورثه دیه شخص را از دولت دریافت میکنند. اگر قاتل پس از مرگش شناسایی شود، پس از مرگ ، قصاص به دیه تبدیل می شود و باید از اموال برجای مانده از وی پرداخت شود. در شرایطی که قاتل مالی نداشته باشد، از اموال نزدیکترین خویشاوندان وی و اگر خویشاوندی نداشت یا خویشاوندانش استطاعت پرداخت دیه را نداشتند، پرداخت آن توسط دولت انجام می شود.
مورد دیگری که باید به آن اشاره شود و احتمال وقوع آن وجود دارد آن است که گاه پس از پرداخت دیه از جانب دولت، قاتل شناسایی میشود. در این شرایط دیه می بایست به بیتالمال بازگردانده شود. در این حکم استثنائاتی وجود دارد که به برخی از آنها اشاره میشود: این حکم برای عابران پیادهای که از محل ممنوع عبور افراد پیاده در خیابانها و اتوبانها عبور میکنند و با خودروی دارای سرعت مجاز کشته میشوند و راننده حاضر یا متواری شده است، قابل اجرا نیست. به عبارتی دیگر برای این دسته از افراد دیهای تعلق نمیگیرد.
دیه اعضای مختلف بدن هریک از اعضـای بدن دارای دیهی خاصی هستند که طبق شرایط مختلف به آنها تعلق میگیرد. مو، دست، پا، چشم و بقیه اعضای بدن هر کدام دیه مخصوص به خودشان را دارند، که نسبت به دیه کامل در نظر گرفته میشود. در بخش های آتی به دیه و انواع ان پرداخت شده برای اعضای بدن اشاره خواهد شد.
ماده ۳۷۵: در صورت از بین رفتن دو چشم سالم، دیه کامل پرداخت میشود. دیه هر چشم نصف دیه کامل خواهد بود. (تبصره: تمام چشمانی که بینایى دارند در این حکم یکسانند گرچه از لحاظ ضعف و بیمارى و شبکورى و لوچ بودن با یکدیگر فرق داشته باشند).
ماده ۳۷۶: چشمى که در سیاهى آن لکه سفیدى باشد اگر مانع دیدن نباشد مشمول دیه کامل است. اگر این لکه مانع مقدارى از دیدن باشد بطوری که تشخیص ممکن باشد، به همان نسبت از دیه کم میشود. اگر لکه مذکور به طور کلى مانع دیدن باشد در آن ارش و ديه نيست.
ماده ۳۷۷: دیه چشم کسى که داراى یک چشم سالم و بینا باشد و چشم دیگر وي نابیناى مادرزاد بوده يا در اثر بیمارى یا علل غیرجنايى از دست رفته باشد دیه کامل است. اگر چشم دیگر این شخص در اثر قصاص یا جنایتى از دست رفته باشد دیه آن نصف است.
ماده ۳۷۸: کسى که داراى یک چشم بینا و یک چشم نابینا است دیه چشم نابیناى او ثلث دیه کامل است. دلیل نابینا بودن این چشم در تعیین میزان دیه مهم نیست. (چه این چشم مادرزادی نابینا باشد و چه در اثر جنایت).
ماده ۳۷۹: دیه مجموع چهار پلک دو چشم دیه کامل است. دیه پلکهاى بالا، ثلث دیه کامل و دیه پلکهاى پائین، نصف دیه کامل است.
ماده ۳۸۰: در این مواردی که ذکر خواهد شد دیه بینی کامل است: از بین بردن تمام بینى دفعتاً، از بین بردن نرمه آن که پایین قصب و استخوان بینى است، از بین بردن مقدارى از نرمه بینى.
ماده ۳۸۱: از بین بردن مقدارى از استخوان بینى بعد از بریدن نرمه آن موجب دیه کامل و ارش است.
ماده ۳۸۲: در صورتی که فرد مجرم با شکستن یا سوزاندن یا امثال آن بینى را فاسد کند (اگر امکان بهبود بینی وجود نداشته باشد) دیه کامل درنظرگرفته میشود.
ماده ۳۸۳: فلج کردن بینى موجب دو ثلث دیه کامل است و از بین بردن بینى فلج موجب ثلث دیه کامل است.
ماده ۳۸۴: از بین بردن هر یک از سوراخهاى بینى موجب ثلث دیه کامل است و سوراخ کردن بینى بطورى که هر دو سوراخ و پرده فاصل میان آن پاره شود یا آنکه آن را سوراخ نماید در صورتى که باعث ازبین رفتن آن نشود موجب ثلث دیه کامل است و اگر جبران و اصلاح شود موجب خمس دیه است.
ماده ۳۸۵: دیه از بین بردن نوک بینى که محل چکیدن خون است نصف دیه کامل است.
ماده ۴۰۳: از بین بردن تمام دندانهاى بیست و هشت گانه دیه کامل دارد و به ترتیب زیر محاسبه می شود:
۱- هر یک از دندانهاى جلو که عبارتند از پیش، چهارتایى و نیش که از هر کدام دو عدد در بالا دو عدد در پائین مىرويد و به طور كل دوازده عدد خواهد بود، پنجاه دینار و دیه مجموع آنها ششصد دینار مىشود.
۲- هر یک از دندانهاى عقب که در چهار سمت پایانى از بالا و پایین در هر کدام یک ضاحک و سه ضرس قرار دارد و به طور كل شانزده عدد خواهد بود بیست و پنج دینار و دیه مجموع آنها چهارصد دینار مىشود.
ماده ۴۰۴: دندانهاى اضافى به هر نام که باشد و به هر طرز که روئیده شود دیهاى ندارد و اگر در کندن آنها نقصى حاصل شود تعیین مقدار ارش آن برعهده قاضی است. اگر در این کار هیچگونه نقصى حاصل نشود ارش نخواهد داشت ولى به نظر قاضى این امکان وجود دارد که فرد خاطی تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم شود.
ماده ۴۰۵: اگر تعداد دندانها از بیست و هشت مورد کمتر باشد، به همان نسبت از دیه کامل کم می شود.خواه خلقتاً کمتر باشد یا در اثر عارضهاى کم شده باشد.
ماده ۴۰۶: فرقى میان دندانهايى که دارى رنگهاى گوناگوناند نیست و اگر دندانى در اثر جنایت سیاه شده و نیافتد دیه آن دو ثلث دیه همان دندان است که سالم باشد و دیه دندانى که قبلا” سیاه نشده ثلث همان دندان سالم است.
ماده۴۰۷: تعیین جریمه مالى شکاف (اشقاق) دندان که بدون کندن و از بین بردن باشد با حاکم است.
ماده ۴۰۸: دندانی که نمایان است اگر با بقا ریشه کنده شود، حکم دیه کامل برای آن درنظر گرفته می شود. اگر بعد از شکستن مقدار مزبور کسى بقیه را از ریشه بکند جریمه آن با نظر حاکم تعیین مىشود. (خواه کسى که بقیه را از ریشه کنده همان کسى باشد که مقدار نمایان دندان را شکسته یا شخص ديگري باشد).
ماده ۴۰۹: کندن دندانهاى شیرى کودک که دیگر بجاى آن دندان نرويد دیه کامل آن را دارد و اگر به جاى آن دندان برويد دیه هر دندان شیرى که کنده شد یک شتر است.
ماده ۴۱۰: دندانى که کنده شود دیه کامل دارد گرچه همان را در محل خود قرار دهند و دوباره همانند سابق شود.
ماده ۴۱۱ : هرگاه دندان دیگرى بجاى دندان اصلى کنده شده، قرار گیرد و مانند دندان اصلى شود، کنده شدن آن دیه کامل دارد.