- نویسنده : نسیم سحر
- بازدید : 2191 مشاهده
- دسته بندی : قرآن , مسائل ارتباط با خدا در قرآن , شرک به خدای واحد ,

شرک را از جهات مختلف میتوان تقسیم کرد و برای او اقسامی را برشمرد که درادامه برخی از این جهات عبارتند از:
الف: اقسام شرک از جهت ظهور و خفا:
شرک ورزی به خداوند گاه کاملاً نمایان است و برای همگان قابل درک می باشد و گاهی هم مخفی و با ظرافت بوده و امکان شناسایی آن وجود ندارد، از این لحاظ شرک به دو قسم جلی و خفی تقسیم می شود.
1ـ شرک جلی
شرک جلی شریک قائل شدن برای خداوند در خالقیت و فاعلیت میباشد. خداوند سبحان در قرآن می فرماید: (الَّذِي جَعَلَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آَخَرَ)(سوره ق، آیه 26) همان کسی که معبود دیگری با خدا قرار داده.
شرک جلی آن است که شخص مانند «ثنویه» به دو واجب الوجود یکی یزدان و دیگری اهریمن، قائل باشد و تمام موجودات را مرتبط به این آن دو بشناسد، یزدان را سرچشمهي خیرات و اهریمن را منشأ بدی ها بداند. ثنویه با مشاهدهي خیرات و شرور در عالم به دو واجب الوجود قائل شدند.(علی مقدادی اصفهانی، نشان از بینشانهها، ص 148)
به شرک جلی احکام کفر جاری می شود؛ همانگونه که قرآن کریم در مورد گروهی از مسیحیان که قائل به تثلیث در خالقیتاند و به سه آفریدگار برای جهان اعتقاد دارند بیان میکند که آنها کافر شدند: (لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ ثَالِثُ ثَلَاثَةٍ)(سوره مائده، آیه 73) (آنها که گفتند خداوند یکی از سه خداست. یقین کافر شدند.)
مسیحیان با اعتقاد به این که مسیح پسر خداست، برای خدا جسمانیت قائل شدند در حالیکه قرآن کریم صریحاً اعلام میکند: «بگو خداوند یکتاست * خداوندی است که همهي نیازمندان قصد او می کنند* هرگز نزاده و زاده نشود»
این اندیشه سخیف را نیز می توان در بین برخی اهل یهود نیز مشاهده کرد، آنها که «عزیر» را پسر خدا لقب دادند: «وَ قَالَت الیَهُودُ عزیرُ ابن اللهِ»(تفسیر نمونه، ج 7، ص 360)
بنابراین شرک جلی یعنی شرک آشکار، به این معنا که این انسان در کنار خدای واحد، اعتقاد به خدای دیگری نیز داشته باشد.
2ـ شرک خفی:
خداوند در قرآن می فرماید: (وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ)(وسف/ 106) «و بیشتر آنها که مدعی ایمان به خدا هستند مشرکند.» این نوع شرک را که میتوان رگه هایی از آن را در بین مؤمنین نیز یافت، شرک خفی نام گرفته است.
امام صادق (ع) در مورد شرک خفی می فرماید: «انَّ الشرکَ أخفی من دَبیبِ النَّمل»(میزان الحکمه، ج 6، ص 2725) (همانا شرک ناپدیدتر از حرکت مورچه است.) الطرّیحی با اشاره به این حدیث می نویسد: «ظاهراً ایشان به شرک خفی اشاره دارد. منظور از این نوع شرک، ریا در عمل است؛ گویا در عملش شرک ورزیده است؛ چراکه ریا انجام یک عمل برای غیر خدا می باشد. یعنی در عمل برای خدا شریکی قرار داده است.» (مجمع البحرین، ج 5 ـ 6، ص 275)
در حدیثی از وجود مقدّس پیامبر اکرم(ص) نیز ورود این شرک به دل از حرکت مورچه بر روی سنگ سیاه مخفی تر معرّفی شده است. حضرت فرمودند: «ای مردم از شرک دوری کنید، که آن نامحسوس تر از حرکت مورچه است. سپس فرمود: شاید کسی از شما بپرسد: چگونه دوری کنیم؟ بگوید: بار خدایا! از شرک آگاهانه به تو پناه می بریم و از تو آمرزش می طلبیم.»(همان)
پس این شرک چون ناپیداست معمولاً انسانها به آن دچار می شوند مگر کسانی که نور ایمانشان آن قدر قوی باشد که بتواند از شرک خفی در امان مانند.
ایمان تنها این نیست که انسان اعتقاد به وجود خدا داشته باشد، بلکه یک موحد خالص کسی است که غیر از خدا، معبودی به هیچ صورت در دل و جان او نباشد، گفتارش برای خدا، اعمالش برای خدا، و هر کارش برای او انجام پذیرد و فرمان های الهی را خواه مطابق تمایلاتش باشد یا نه، از جان و دل بپذیرد و هنگام رسیدن به دو راه خدا و هوای نفس، همواره خدا را مقدم شمرد. این است ایمان خالص از هر گونه شرک، اعم از شرک در عقیده، در سخن و در عمل.
ذکر این نکته نیز ضروری است که شرک خفی منجر به کفر اصلاحی نمی شود، اگر چه ممکن است صاحب شرک خفی اهل دوزخ باشد؛ اما احکام شرک بر او جاری نمی شود.
ب: اقسام شرک از جهت متعلق آن
1ـ شرک در آفرینش
برخی از ملل، خدا را ذات بی مثل و مانند میدانستند و او را به عنوان یگانه اصل جهان می شناختند. اما برخی مخلوقات را با او در خالقیت شریک می شمردند مثلا می گفتند خداوند مسئول خلقت شرور نیست، شرور آفریدهي برخی مخلوقات دیگر است .
به طور مثال گروهی از زردتشتیان نیز که قائل به ثنویت در ذات و گوهر همزاد (اهورا و اهریمن) شدند، اولی را خالق خیر و هستی و دومی را آفرینندهي شر و نیستی می دانند.
این گونه شرک که در خالقیت و فاعلیت است، از نظر اسلام غیر قابل گذشت است(شهید مطهری، مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی، ص 109) و براساس برهان قاطع، بدون شک نظام واحدی در جهان جاری است، برنامه هایش با هم منطبق و اجزایش متناسب است.
خداوند متعال در سوره انبیاء، آیه 22 می فرماید: (لَوْ كَانَ فِيهِمَا آَلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا) اگر در آسمان و زمین جز الله خدایان دیگری بود فاسد میشد (و نظام جهان به هم می خورد) بنابراین هماهنگی قوانین و نظامات آفرینش از این حکایت میکند که از مبداء واحدی سرچشمه گرفته است؛ چرا که اگر مبداء متعدد بود هماهنگی وجود نداشت. پس مجموعه جهان هستی آفریدهي یک خداست و بهترین نشانهي آن هماهنگی این نظام است.(جمعی از نویسندگان، تفسیر نمونه، ج 13، ص 380)
بنابراین هر گروهی که اعتقاد به استقلال در تأثیر موجودی غیر خداوند در هستی داشته باشد یعنی به غیر از خدا، معبود یا معبودهای دیگری را آفریدگار قلمداد کنند و آنها را هم پرستش کنند، دچار شرک در خالقیت شده است.
2ـ شرک در ربوبیت تشریعی
اولین موجودی که دچار شرک در ربوبیت تشریعی الهی شد، «ابلیس» بود. ابلیس همان شیطان است با این تفاوت که شیطان اسم عام (اسم جنس) و ابلیس اسم خاص (علم) می باشد.
ابلیس از جملۀ جنیان است و هزاران سال پیش از خلقت آدم در صف ملائکه به عبادت خدا مشغول بود، تا آنجا که ملائکه او را از جنس خودشان می پنداشتند. اما در نهایت دچار شرک در ربوبیت تشریعی الهی، که یکی از اقسام ربوبیت الهی می باشد، شد و علم طغیان و سرپیچی از فرمان خداوند را برافراشت و همین ابتلاء به شرک باعث استکبار ورزی وی شد.
مولای متقیان امام علی علیه السلام در مورد مدت عبادت شیطان و علت انحطاط و رانده شدنش از درگاه خداوند می فرماید: «پس پند گیر از آن چه خداوند با ابلیس کرد و تنها به خاطر یک لحظه خودبزرگبینی و تکبر، کردارهای فراوان و تلاش های پیگیر او را بیهوده ساخت؛ در حالی که او شش هزار سال خدای را پرستیده بود، آن هم دانسته نیست که از سال های دنیاست یا از سال های آخرت».(نهج البلاغه، خ 129)
ابلیس هم ایمان به خدا داشت، هم ایمان به معاد و هم ایمان به قیامت. الله را نیز به عنوان آفریدگار خود قبول داشت چون خود ابلیس به خدا گفت: (خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ)(اعراف/ 12) یعنی تو مرا از آتش آفریدی. ایمان به نبوت هم داشت. چون میگوید: (فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ) یعنی به عزتت قسم همه را گمراه می کنم.(ص/ 82) (إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ) مگر بندگان با اخلاص تو را (ص/ 83). و در قرآن درباره انبیاء بیان می دارد: (إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ)(یوسف/ 24) لذا ابلیس قبول داشت بندگان برگزیده ای هستند که نمی تواند در آنها نفوذ کند. پس نبوت و وجود افراد مخلص، پیامبران را هم قبول داشت.
اما هنگامی که خداوند متعال دستور داد: (... اسْجُدُوا لِآَدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ)، «... سجده کنید برای آدم، پس همه ملائکه سجده کردند جز ابلیس که سرباز زد و استکبار ورزید و (به خاطر تکبرش) از کافرین شد».(بقره/ 34) از فرمان خداوند متعال سرپیچی کرد و همین شرک در ربوبیت تشریعی الهی باعث شد که جزء کافران بشمار بیاید.
در تاریخ بشر و تاریخ ادیان و مذاهب، شرک از نوع دوّم یعنی شرک در ربوّبیت تشریعی الهی نمود بیشتری دارد و بیشتر انسانها از شرک نوع اول منزه اند(ناصر مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج3، ص322) با این حال بارزترین شرک در اقوام پیشین شرک در عبادت است که در ادامه به آن می پردازیم.
3ـ شرک در عبادت:
رایجترین شرک در اقوام، ملل، ادیان و مذاهب در تاریخ بشر «شرک عبادی» است. برخی از ملل، در مقام پرستش، چوب یا سنگ یا فلز یا حیوان یا ستاره یا خورشید یا درخت یا دریا را می پرستیده اند.
آیات فراوانی در مورد این شرک در قرآن وجود دارد، اما در اینجا تنها به چند مورد بسنده می کنیم:
1ـ (وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اُعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ)(نحل/ 36) ما در هر امتی رسولی برانگیختیم که خدای یکتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب کنید.
2ـ (لَا تَسْجُدُوا لِلشَّمْسِ وَلَا لِلْقَمَرِ وَاسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَهُنَّ)(فصلت/37) برای خورشید و ماه سجده نکنید برای خدایی که آفرینندهي آنهاست، سجده کنید.
3-«وَقَالَ اللَّـهُ لَا تَتَّخِذُوا إِلَـٰهَيْنِ اثْنَيْنِ إِنَّمَا هُوَ إِلَـٰهٌ وَاحِدٌ فَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ» (و خدای یکتای عالم فرموده که به راه شرک و دو خدایی نروید، که خدا یکی است پس تنها از من بترسید و بس)
به نظر می رسد که در آیۀ فوق باید الوهیت را به معنای «خالقیت و استقلال در تدبیر» دانست. همچنانکه قرآن کریم هر گونه هواپرستی، جاه پرستی، مقام پرستی، پول پرستی، شخص پرستی را شرک می شمارد: «أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَـٰهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلا»(فرقان/43) (آیا دیدی حال آن کس را که (از غرور) هوای نفسش را خدای خود ساخته؟ آیا تو حافظ و نگهبان او (از هلاکت) توانی شد).
پس بر این اساس اگر کسی در برابر یکی از شخصیت های برتر و مقرب، از دیدگاه خودش با این اعتقاد خضوع و خشوع کند عبادت غیر خدا محسوب می شود و آلوده به شرک عبادی شده است.
نسیم سحر دات آی آر
تعجیل در ظهور آقا امام زمان عج صلوات
سلام مرسی ازحضورتون وپاسخ نظرتون ودرزیرش دادم می تونیدبخونید.راستی اگرمایلیدازآپ های وب سایت معلولیت محدودیت نیست مطلع بشیدایمیلتون وبرام کامنت بذاریدتاازطریق ایمیل بهتون خبربدم منتظره جوابتون هستم مرسی